نقد فیلم انگل، انگلی که آرزوی مگس شدن دارد

نقد فیلم انگل

فیلم انگل برنده نخل طلای کن 2019 ساخته بونگ جون هو داستان سر راست و کلیشه‌ای دارد که از آن یک ملغمه عجیب با روایت سه لایه‌ای پیچیده و در هم تنیده می‌سازد. در این نقد قصد تحلیل سه خط روایتی که انگل را شکل داده، داریم که چطور جون هو با ترکیب ژانرها و رسیدن به چنین سبکی توانسته مخاطبان زیادی از طیف‌های مختلف را در سرتاسر دنیا راضی نگه دارد.

 

در ابتدا و خط روایتیِ ساده، انگل در مورد اختلاف طبقاتی است. داستان کلیشه‌ای  که پای یکی از اشخاص طبقه پایین در زندگی طبقه مرفه باز می‌شود و آن‌ها زمین تا آسمان با یکدیگر فاصله دارند و این اختلاف طبقاتی یکی از سوژه‌های مورد نقد فیلم به جامعه کره جنوبی با پرداختی خوب است. سکانس افتتاحیه زندگی 4 عضو خانواده کیم در زاغه‌ای و پنجره رو به خیابان‌شان یادآور فیلم «سوختن» ساخته لی چانگ دونگ است. همان نگاه اختلاف طبقاتی که در آن فیلم دیده می‌شد در اینجا هم به آن پرداخته شده است و همچنان فیلمسازهای مهم کره جنوبی این اختلاف فاحش را به نقد می‌کشند.

 

خانواده کیم در ابتدا دغدغه‌های کوچکی دارند در این حد که کسی رو به خانه آن‌ها ادرار نکند و در مقابل سکانس بعدی خانه مجلل خانواده پارک را می‌بینیم که دغدغه‌های‌شان به صورت طنز بیان می‌شود. فیلم درامی انتقادی است که به طنز و سپس فیلمی معمایی بدل می‌شود و حتی نقش‌مایه‌های اسلشر و تریلر نیز در آن رخ می‌نمایاند. همان طور که در مادر، برف شکن یا خاطرات یک قتل دیده‌ایم فیلم ژانر ساختن دغدغه بونگ جون هو نیست. او در سبک پست پاپ آرت از کلیشه‌ی دارا و ندار فیلم عجیبی ساخته است که ترکیبی از فیلم‌های قبلی‌اش نیز هست.

 

خانواده کیم را فیلمساز همچون انگل به تصویر می‌کشد. اشخاصی که در زندگی اسف بارشان دست و پا می‌زنند و به دنبال روزنه‌ای برای پرواز و مگس شدن همچون مرد زیرزمینی «یادداشت‌های زیرزمینی» داستایوسکی هستند. خانواده کیم اخلاق را قربانی می‌کنند تا بتوانند در طبقه فرادست اقتصادی قرار گیرند. وقتی با نقشه کشیدن‌های‌شان پیشخدمت و شوهرش که به صورت زیرزمینی زندگی می‌کند حذف می‌کنند؛ همان زاغه را هم از دست داده‌اند و چقدر درخشان است دو سکانس وفق پذیری این طبقه با شرایط موجود، وقتی دختر در سکانسی در وان حمام خانواده پارک غوطه ور است و در سکانسی دیگر دلخوش به پاکت سیگار از بین نرفته توسط سیل و گل و لای روی کاسه توالت نشسته است.

 

روایت پیچیده بونگ جون هو از همان ابتدا لایه دیگری از گستردگی و قدرت ابزار، تکنولوژی و اینترنت است. در همان ابتدای فیلم متوجه می‌شویم این انگل وارگی حتی در استفاده از وای فای رایگان نیز خودش را نشان می‌دهد خانواده‌هایی از طبقه فرودست که وابسته به ابزار و تکنولوژی هستند. نگرانی قطع ارتباط خانواده کیم از شبکه‌های مجازی سپس جای خود را به استفاده وحشتناک آن‌ها از همین راه می‌دهد. پسر از همین طریق ارتباطات وارد خانواده پارک می‌شود و جای خواهر را باز می‌کند. خواهری که از جست‌وجوهای گوگل خودش را معلم هنر و روان درمان هنری معرفی می‌کند تا راندن بنز آخرین مدل پدر و دستور غذای ژاپنی راهی است برای عمل دهشتناک حذف پیشخدمت و همسرش و در نهایت کشتار و سلاخی نهایی. در همان جامعة انگل وارگی زیرزمینی ارتباط از نوع بدوی است و علائم مورس فرستاده می‌شود. قدرت رسانه آن‌قدر در فیلم پررنگ می‌شود که لمس کلمه ارسال مشابه دکمه پرتاب موشک خطاب می‌شود. وقتی پیشخدمت خانواده پارک را در حالتی تنبیه شده قرار می‌دهد و ادای کیم جونگ اون رهبر کره شمالی را در می‌آورد تا با یک دکمه کارشان ساخته شود از لحظات درخشان گروتسک فیلم و نشان دادن قدرت ابزار و تکنولوژی دنیای مجازی است که جهان را در سیطره خود دارد.

 

فیلمساز در فرم هم نگاه خودش را با زوایای دوربین و تصاویر سنجیده دوگانه در خانه پارک –که اغلب زوایا و انتخاب ابزار همچون یک فیلم پرخرج هالیوودی است- و زاغه کیم نشان می‌دهد که چگونه نظام طبقاتی فرادست تحت تاثیر آمریکاست. خانواده پارک اغلب وسایل‌شان را تاکید دارند که از آمریکا آورده‌اند با وجود اینکه کره‌ای ها اعتقاد دارند اگر چند ساعت برق ژاپن برود می‌توانند از لحاظ پیشرفت به آن‌ها برسند. حال آن‌ها را بونگ جون هو مصرف گرا نشان می‌دهد و تنها عنصر شرقی‌شان نودل ژاپنی است که خانم کیم اصلا بلد نیست آن را بپزد. یک اعتراض دیگر به حواشی ژاپن و کره که در یک سال اخیر و بالا گرفتن برخی حواشی کره و ژاپن نشات گرفته از جنگ جهانی دوم را به یاد می‌آورد.

 

لایه پیچیده دیگری از روایت خود ارجاع به ابزار سینماست. بونگ جون هو فاصله گذاری درخشانی با ارجاع به زبان سینمایی می‌کند. خانواده پارک در چند نوبت در حال آموزش برای ایفای نقش هستند. ایفای نقشی که حتی فیلمنامه و تمرین پیش از اجرا هم دارد. ارجاع دیگر فیلم لحظه ای است که ابزار فیلمبرداری و برهم زدن فریم بر ثانیه های فیلم در فیلم به رخ کشیده می‌شود که چگونه ابزار و تکنولوژی مسیر سینما را نیز تغییر داده اند. او نشان می‌دهد چگونه ابزار، تاویل معنا را به تعویق می‌اندازد و دگرگونی ژانرها فرآیند روابط را برهم می‌زنند.

 

ترجمه پارازیت و انگل هر دو برای فیلم درست است. فیلم در عنوان دارای ایهامی از پارازیت و قطع ارتباط و ارجاعی است که از آن صحبت شد و افرادی که انگل وار زندگی می‌کنند و به همان زندگی انگل‌وار خو می‌گیرند. پدر خانواده کیم جای فرار و کمک به دیگران تصمیم می‌گیرد راه مرد زیرزمینی را پیش گیرد و طرد شده زندگی کند تا شاید راهی برای ارتباط با بیرون پیدا کند.

 

 

 

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: بهروز صادقی