از نگاه تصویری تا نگاه خیرة واقعی

نگاه خیره واقعی

ضرورت نظریه لکانی فیلم

زمانی که نظریه پردازان  فیلم دهة هفتاد  برای اولین بار به اندیشة ژاک لکان توجه کردند تا بر درک‌شان از سینما بیافزایند، تمرکزشان محدود بود. چون خود  لکان هرگز در بارة فیلم نظریه‌پردازی نکرد، نظریه پردازان  به حوزه‌ای از اندیشة او توجه کردند که  به نظر می‌رسید آسان‌تر از همه به تجربة سینمایی منتقل شود. آن‌ها تقریبا، تنها به مقاله‌ای استناد کردند که  «مرحلة آینه‌ای به عنوان شکل دهندة کارکرد "من"، به صورتی که در تجربة روانکاوانه آشکار شده» نام داشت. این متن مختصر که به اوایل سیر فکری لکان  مربوط  است و به طور معمول آن را با نام «مقالة مرحلة آینه‌ای» می‌شناسند -متنی که لکان در سال 1949 به صورت سخنرانی ارائه کرد، دو سال پیش از آغاز سمینارهایی که در آن‌ها تفکری را پروراند که اکنون با او شناخته می‌شود- راهی را به نظریه‌پردازان  فیلم نشان داد تا مسائل ایدئولوژیکی موجود در کنه کنش تماشا‌گری فیلم را در نظر داشته باشند. در این مقاله لکان بحث می کند که کودکان اولین  معنای خود -همانی (شکل گیری  من) را با تجربة  نگاه کردن  در آینه و ربط دادن به  بدنشان بدست می‌آورند.

برای لکان این تجربه به شکلی استعاری، نشانة مرحله‌ای در رشد  کودک است که طی آن، او برای اربابی بر بدنی پیش دستی می‌کند که در واقع فاقد آن است. بدن قطعه قطعة کودک ،به لطف مسیری که مرحلة آینه ای نشان داده ،کامل می‌شود. آرمان بدن به عنوان وحدتی که کودک ارباب آن است از توهمی ناشی می شود که با تجربة آینه بینی ایجاد شده است. با  اینکه  آینه درست همان چیزی را منعکس می کند که در واقع  کودک انجام  می دهد ، تجربة آینه بینی  تا  جایی که  بدن را  با تصویری منسجم نشان می دهد،فریبنده است.تمامیت بدن به شکلی دیده می شود که تجربه نمی‌شود.

 

برای مطالعه اصل مطلب فایل زیر را دانلود کنید
مقدمه ای از کتاب «نگاه خیرة واقعی: نظریه فیلم پس از لکان»


 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر