ده فیلم عمرِ میشائیل هانکه به نقل از سایت FilmStage

 

 

 

در سال 1997 میشائیل هانکه در مصاحبه ای می گوید: «فیلم به عنوان کالا، کاری به درد و رنج قربانی ندارد، بلکه به لذت جانی از عملش می پردازد. برای من درد قربانی هراسناک است. من نمی گذارم تماشاگر با شکنجه گر هم ذات پنداری کند. این همذات پنداری، خوفناکی خشونت را در هم می شکند؛ مثلا در فیلم «اینک آخرالزمان» انگار که ما هم از هلیکوپتر به سر ویتنامی ها تیراندازی می کنیم و هیجان زده می شویم، بدون آنکه عذاب وجدانی داشته باشیم یا احساس مسئولیت کنیم.»


به هانکه خرده می گیرند که تماشاگرش را با این صحنه ها (مثلا صحنه آزار زنه خانواده در بازی های مسخره که تمامش در نمایی بسته از صورت او رخ می دهد) تا می تواند آزار می دهد اما هانکه در پاسخ به این انتقادها می گوید: «نویسنده ها و تهیه کننده هایی که فیلم را همچون کالا می بینند، دنبال آن هستند که خشونت را به بالاترین قیمت بفروشند. پس یا در آن اغراق می کنند یا به آن مایه طنز می دهند. آنها خیال و واقعیت را در هم می آمیزند و کاری می کنند که بیننده به هیجان درآید؛ مثل تونل وحشت. من سعی می کنم واقعیت خشونت را نشان دهم. واقعیت خشونت فروختنی نیست!»

 

این ده فیلم عمر آقای هانکه است:

 

1. ناگهان بالتازار (روبر برسون / 1966)

2. لانسلو دولاک (روبر برسون / 1974)

3. آینه (آندری تارکوفسکی / 1975)

4. سالو یا 120 روز سودوم (پی‌یر پائولو پازولینی / 1975)

5. ملک الموت (لوئیس بونوئل / 1962)

6. هجوم به طلا (چارلی چاپلین / 1925)

7. روانی (آلفرد هیچکاک / 1960)

8. زنی تحتِ تاثیر (جان کاساویتس / 1974)

9. آلمان سال صفر (روبرتو روسلینی / 1948)

10. کسوف (میکل آنجلو آنتونیونی / 1962)

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر