جنایت با دقت، نگاهی به فیلم جنایت بی‌دقت تازه‌ترین ساخته‌ي شهرام مکری

جنایت بی دقت

 

جنایت بی‌دقت تازه‌ترین ساخته و می‌توان گفت کامل‌ترین ساخته‌ی شهرام مکری است. فیلم، داستان اکران فیلمی با نام «جنایت بی‌دقت» در سینمایی تازه تأسیس و با صندلی‌ها، درب‌ها و به‌طورکلی فضایی غیراستاندارد را روایت می‌کند، اما در تمام طول فیلم ما شاهد روایت واقعه‌ي آتش‌سوزی سینما رکس آبادان هستیم. گویی همه‌ي تماشاچیان برای دیدن فیلم گوز‌ن‌ها با بازی بهروز وثوقی و کارگردانی مسعود کیمیایی به سینما آمده‌اند. جنایت بی‌دقت ترکیبی از زمان گذشته و زمان حال است. ترکیبی از چندفیلم، چند نسل و چند شخصیت. شاید بتوان گفت شهرام مکری روزنامه دیواری‌‌ای را به ابعاد پرده‌ي سینما، با موضوع آتش‌سوزی سینما رکس آبادان ساخته و انواع فیلم‌ها، عکس‌ها و موضوعات را با تکنیک کلاژ در آن به کار برده است. این کارهمیشگی و پایه‌ی اصلی فیلم‌های شهرام مکری است. او همیشه از تکنیک چندروایی استفاده کرده و وسواس زیادی را هم در این بین به خرج داده است. در آثار قبلی او مانند: «ماهی و گربه» و «هجوم» این وسواس فیلم‌ساز همیشه به چشم آمده و حال، جنایت بی‌دقت را بر پایه‌ی همان ساخته است. در جنایت بی‌دقت، سه داستان از سه دیدگاه و سه نسل روایت می‌شود و در نهایت تمام آن سه روایت به یک روایت،‌ یعنی آتش زدن سینمایی که در آن صدای فیلم‌های پیش از انقلاب می‌آید ختم می‌شود.



جنایت بی‌دقت ظریف و پر از نکته و داده‌هایی است که نمي‌توان ساده از آن گذر کرد. فیلم‌ساز در جنایت بی‌دقت در ده دقیقه‌ی اول تکلیفش را با خود و مخاطب مشخص می‌کند. فردی که به دلیل بیماری روانی ناشی از آتش‌افروزی به داروخانه می‌آید و دنبال دارویی است که حال تن به تحریم داده است. متصدی داروخانه از او می‌پرسد این اتفاق برای چند سال پیش است؟ فرد پاسخ می‌دهد سه-چهار سال پیش. متصدی با تعجب می‌گوید: «سی‌-چهل سال پیش؟» در همین‌جا ما در جایگاه مخاطب متوجه می‌شویم فردی که می‌توان آن را شخصیت اصلی یا تنها شخصیت فیلم نام برد. یکی از همان چهارنفر و عاملان آتش سوزی سینماست؛ و این واقعه بر روی روان او تأثیر بسزایی گذاشته است. در همین ابتدا فیلم‌ساز ما را با واقعه‌ی آتش‌سوزی سینما رکس آبادان و روایتی که قرار است فیلم بگوید، آشنا می‌کند.


فیلم آشفته‌ است. اما آشفته‌ای مرتب و سازمان‌دهی شده که این از درک سینمایی بالای شهرام مکری نشئت می‌گیرد. فیلم این‌طور شروع می‌شود که مردی متر در دست دارد و می‌گوید فضا برای پا در سالن نیست. صندلی‌ها درست تعبیه نشده‌اند. رفته رفته با دختری آشنا می‌شویم که طراحی پوستر فیلمی که قرار است اکران شود را برعهده داشته و حال در آن آشفته بازار کسی پوسترها را از او نمی‌گیرد که به تماشای فیلم برسد. دختر با مادرش بگومگو دارد. مادر به قرار خود نمی‌رسد. در فیلم جنایت بی‌دقت -فیلمی که در فیلم برروی پرده می‌رود- سرهنگ و سرباز پنچر می‌کنند؛ آنتن ندارند. در این بین دو دختری که سعی دارند فیلم گوزن‌هارا در کنار چشمه‌ای به روی پرده بیندازند تا لحظه‌ی آخر موفق نمی‌شوند. چرا که پروژکتور آن‌ها دچار مشکل است. دوربین با زاویه‌ی ۳۶۰ درجه می‌چرخد. بعضی از صحنه‌ها چندین بار تکرار می‌شود و این خبر از آشفتگی فیلم می‌دهد. گاهی ممکن است مخاطب را به کلافگی بیندازد و این امکان را به مخاطب بدهد که ادامه‌ی ماجرا را به درستی حدس بزند. اما هیچ کدام را نمی‌توان دلیل مستحکمی برای اینکه فیلم بلاتکلیف است دانست. جنایت بی‌دقت تکلیف و هدفش مشخص است. یک هدف دارد آن هم نشان دادن واقعه‌ی آتش سوزی سینما رکس آبادان.

 

 

درباره نویسنده :
آریانا معتمدیان
نام نویسنده: آریانا معتمدیان

لیسانس روانشناسی

همکاری با نشریات مختلف