نگاهی به فیلم آتابای، آتابای، عاشقانه‌ای که با ما می‌ماند

فیلم آتابای

 

آتابای، جدید ترین ساخته‌ی نیکی کریمی، روایت زندگی مردی از دریچه‌ی چشمان اطرافیانش است. آتابای فیلمی است قوی، با هویت بصری و جلوه‌های سینمایی که مخاطب را تا آخرین لحظه به دنبال خود می‌کشاند اما اثر، اثری وابسته به عناصر زیبایی شناسی خودش است. به زبان ساده‌تر می‌توان گفت اگر کسی به غیراز نیکی کریمی دست به ساخت این روایت می‌زد به این خوبی نمی‌توانست آن را به تصویر بکشد. در آتابای مخاطب پیش از آنکه دنبال قصه باشد، به دنبال قاب‌های متفاوت در سینمای ایران، لهجه‌ي مجذوب کننده‌ي ترکی و روایتی عاشقانه است. در فیلم آتابای داستان وابسته به عناصر است. روایت عشق وابسته به قاب‌ها و کلام‌هایی است که از دل ادبیات آمده و مشخص است دیالوگ‌ها تنها دیالوگ‌های ساده نیستند و هرکدام قصه‌ای را از کتابی برداشته و در پشت پرده‌ی خود بیان می‌کنند. آتابای وابسته است به عناصری که به آن زیبایی می‌بخشد. اگر بخواهیم به تنهایی به روایت و فیلمنامه نگاه کنیم، به راحتی متوجه می‌شویم که قصه‌ي عشقی که آتابای آن را روایت می‌کند قصه‌ای ساده است که نیاز نیست بخواهد در یک ساعت و چهل دقیقه تعریف شود. اما درآتابای، فیلمساز توانسته با تصویرها و دیگر عناصر‌هایی که برای این روایت درنظرگرفته، مخاطب را یک ساعت و چهل دقیقه بر روی صندلی بنشاند و آن را مجذوب عاشقانه‌ي پیش رویش کند.


آتابای ساده و روان است. بازیگران تقلایی برای بازی کردن نمی‌کنند. در آتابای نیکی کریمی هر مهره‌ را درست در جای خود قرار داده است. همه چیز به جاست و پیام خود را به اندازه‌ی کافی می‌رساند. نقش جیران، دختری که عاشق مردی بزرگتر از خودش است برای رساندن پیام عشق یک طرفه کافی ‌است. سحر دولت شاهی در نقش معشوق ناتمام به اندازه‌ي کافی پیام خود را از عشق در یک نگاه، تغییراتی که یک عشق در انسان به ‌وجود می‌آورد را به خوبی می‌رساند. آتابای فیلمی‌است وابسته. نه تنها فیلم بلکه شخصیت اصلی فیلم یعنی آتابای(با بازی هادی حجازی‌فر) هم شخصیتی وابسته به افراد فرعی قصه‌اش است. در طول فیلم مخاطب نشسته است تا هرکدام از شخصیت‌های داستان به وسیله‌ی خرده پیرنگ‌ها یکی از جنبه‌های افکار و عقاید شخصیت اصلی را برایش روایت کنند. در اصل در آتابای، شخصیت اصلی به وسیله‌ی خرده پی‌رنگ‌ها و شخصیت‌های فرعی بیان می‌شود و خب به طبع، در طول فیلم به تمام آن‌ها وابسته است و اگر نباشند یک پای آن می‌لنگد.


آتابای فیلمی خوش‌ساخت و ساده است. در کل اثر ما شاهد رد پای درک درست سازنده از سینما و سینمای ایران هستیم. نیکی کریمی در آتابای به خوبی توانسته آنچه که در سال‌های فعالیت خود درک کرده و کاشته است را برداشت کند. شاید بتوان گفت که آتابای کامل ترین و ملموس ترین فیلم نیکی کریمی‌است. آتابای مخاطب را در بین راه رها نمی‌کند. سعی دارد با ساده ترین مفاهیم او را به دنبال خود، تا دقایق پایانی به سرانجام یک عشق بدون آغاز و پایان بکشاند و در نهایت او را وابسته‌ی خود بکند. کلام آخر، آتابای فیلمی ‌است با قصه‌ای ساده و ضعف فیلم‌نامه اما در کارگردانی، میزانسن و جنبه‌های سینمایی آنقدر کامل و درست است که می‌توان آن را یک فیلم خوب، قابل قبول، و حتی در بعضی موارد حیرت‌انگیز در سال‌های اخیر سینمای ایران دانست.

درباره نویسنده :
آریانا معتمدیان
نام نویسنده: آریانا معتمدیان

لیسانس روانشناسی

همکاری با نشریات مختلف