نقد فیلم روما Roma آلفونسو کواران؛ اثری خارق العاده از مطالعه بحران‌های طبقه‌های شهری مکزیکو سیتی در دهه 1970

فیلم روما roma

 

آلفونسو کواران کارگردان مکزیکی که برای اولین بار در ونیز 2001 با «و مادرت همچنین» سر و صدا به پا کرد و کسی که با فیلم «جاذبه» یکبار دیگر همان جو را در ونیز به وجود آورد برای سومین بار و این بار با موفقیت‌های فراوان با فیلمی به زبان مادری باز هم در ونیز حاضر شد.



روما بهترین فیلم او تا کنون است، اثری مهیج، جذاب و فیلمی با داستانی غنی و شخصی که به طرز هنرمندانه‌ای به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شده است. فیلم داستان کلوئه (با بازی یالیتزا آپاریسیو) زن جوانی با زبان محلی مکزیکی را روایت می‌کند که در نقش خدمتکاربرای خانواده‌ی بالاتر از طبقه متوسط در مکزیکو سیتی کار می‌کند.



سال 1971 است: پوسترهای جام جهانی تابستانی که در مکزیک برگزار می شود، هنوز در یک اتاق کودک دیده می‌شود. عنوان فیلم ارجاعی به منطقه کولونیا روما دارد و به اعتقاد کارگردان مکزیکو سیتی چهار دهه بعد به یک قدرت بزرگ غیرامپریالیستی تبدیل شده است، یک شبه رم غرق در هیاهو و بی‌نظمی که در سکانس‌های کواران از خیابان‌های پرازدحام واقعا خیره کننده و واقعی درآمده است؛ به خصوص در تحرکات عجیب و غریب در مراسم قتل عام بدن مسیح هنگامی که در طی تظاهرات دانشجویی حدود 120 نفر توسط ارتش کشته شدند.

کواران روش منحصر به فردی در ترکیب نمای نزدیک و دور از جزییات دقیقی از موضوع خود دارد که بدون هیچ حاشیه‌ای قابل اعتماد، گزنده و طنزآمیز است. در بعضی مواقع چنین صحنه‌هایی نمایشی عمیق و متمایز هستند که به ما این حس را متبادر می‌کنند که کنار مردم بومی واقعیت را احساس کنیم. در حالت اپیزودیک در بهترین حالت سوپ اپراها و تله‌نوولا (سوپ اپراهای آمریکای لاتین) قرار دارد و در دیگر لحظات به نظر می‌رسد چیزی شبیه به یک حماسه است

 

زندگی شخصی کلوئه طوری آغاز می‌شود که هر عملش به کارفرمایش گره خورده است و کواران نشان می‌دهد زندگی هر چند آرام چگونه تحت فشار قرار دارد. جاده سنگ فرش شده که در آغاز پاک شده به تصویر کشیده می‌شود از مدفوع سگ بسیار محبوب خانواده پر شده است. مرد خانه آنتونیو (با بازی فرناندو گردیاگا) ماشین خود را بدون توجه و با حالتی خسته که اشاره‌ای به ناامیدی او دارد در همین فضا پارک کرده. همسرش صوفیا (ماریانا د تاویرا) چهار کودک پر سر و صدا به نام‌های تونو، پاکو، پپه و صوفی را اداره می‌کند اما کار واقعی توسط کلوئه و آدلا (با بازی نانسی گارسیا گارسیا) انجام می‌شود. کسانی که دارای طبقه و نژاد واجد شرایط آن‌ها هستند و خوب رفتار می‌کنند. آنتونیو برای سفرهای کاری در مسیرهای مختلف در سفر است و صوفیا برای کاهش استرس به بچه‌ها می‌گوید که ایده خوبی است که به پدرشان نامه‌ای برای درخواست بازگشت بنویسند.

 

مجموعه سکانس‌های دوست داشتنی در ملاقات خانواده بدون مرد خانواده در ملاقات از عمو در کریسمس وجود دارد. عمویی که عشق خاصی به اسلحه و شکار دارد. جشن سال نو در محله به وسیله آتش سوزی دراماتیک جنگل متوقف می‌شود. کلوئه اولین کسی است که گرمای خیره کننده در بالای فضای تاریک درختان احساس می‌کند اما آن را مانند یک توهم در نظر می‌گیرد. حال و هوای جشن جای خود را به وحشت داده است اما همبستگی میان گروه و آواز خواندن در همان میان مرموز و زیباست.

 

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: بهروز صادقی