چالشی که داور زن آلمانی برای مدیران تلویزیون رقم زد؛ این زن در جمع مردانه چه می کند؟!

بیبیانا اشتاین هاوس


اگر پیشتر تن «صدا و سیما» هر چند سال یک بار و زمان قرعه کشی جام جهانی در دوره‌ای که «ایران» هم سهمی از گوی‌های طلایی داشت، می‌لرزید؛ حالا هر چند هفته یک بار هراس از مواجهه با اتفاقی ناگوار مدیران تلویزیونی را تا پای مواجهه با زلزله‌ای چند ریشتری می‌لرزاند. کافی است سفری به فضای مجازی داشته باشند و حتی صفحه یکِ امروز رسانه‌های مکتوب را مرور کنند تا آوار اتفاق را تخمین بزنند.

 

باز هم پای یک زن در میان است. زنی سخت‌کوش که نه دنبال ژن خوب آریایی رفت و نه به واسطه سفره‌ی اجدادی، ارباب توشه روزگار شد. داوری که پله پله موفقیت‌ها را از بوندس لیگای دو پیمود تا اولین زن تاریخ فوتبال جهان نام بگیرد که در بالاترین سطح لیگ حرفه ای، قاضی عملکرد 22 مرد گردن کلفت باشد. میهمان ناخوانده در قاب تماشای رسانه ملی که خواب مدیران تلویزیون را از شامگاهی آرام به شبی پُر از تشویش برای تیترهای تندِ فردا تبدیل کرد.

 

بیبیانا اشتاین ‌هاوس که از قضاوت در بالاترین سطح لیگ زنانه فوتبال سر از یک بازی مردانه درآورد. زنی که فحاشی هواداران گلادباخ تا طعنه احتمالی برخی از ایرانیان را برای مطرح شدن به جان خرید. داوری با همان حساسیت‌های زنانه که حتی وقتی به عنوان نفر چهارم کنار زمین می‌ایستد، صدای «پپ گواردیولا»ی بزرگ راهم در می‌آورد. زنی که می‌خواهد وقار مردانه و ظرافت زنانه را توامان در یک بازی90 دقیقه‌ای پیاده‌سازی کند. با چیدمانی از تندخویی و لبخند در درون زمین و بی‌واهمه، حتی در مواجهه با «فرانک ریبری» که چهره‌اش یادآور منفی‌ترین نقش‌های سینمایی است؛ اما وقتی در برابر استحکام نگاه «اشتاین هاوس» قرار می‌گیرد، چاره‌ای ندارد که چهره عوض نماید. زنی که بیش از «اینفانتینو»ی رئیس و هر داور مذکری، دل به تکنولوژی «کمک داور ویدئویی» بسته است و در زمانه‌ای که معنای «قضاوت» هر روز به شکلی متمایز درمی‌آید، «عدالت» برایش مهم ترین اصل است و ابائی ندارد که برای ماندن پای قضاوتش، از سوی هواداران افراطی فوتبال، برچسب «فاحشه بودن» بخورد.

 

اگر باواریایی ها در سرزمین ژرمن آقایی می‌کنند، در میانه میدان زنی است که با نگاهی نافذ، چشم‌های مخاطبان را از درون استادیوم‌های پُرآشوب آلمان تا قلب هواداران فوتبال پای گیرنده‌های تلویزیون خیره می‌سازد؛ مخاطبانی که به جای پای داور، چشم چران یک توپ کوچک و زیبا هستند، اما غیرفوتبالی‌هایی در این عرصه حضور دارند که تفکری دیگر در پستوی نگاهشان می‌گذرد؛ پس باید از این جای داستان را به شکلی دیگر روایت کرد؛ فضایی کمیک همانند آن چه این روزها در حوزه‌های مختلف با آن مواجه هستیم.

 

هیچ‌گاه به فکر دست اندرکاران فدراسیون فوتبال آلمان خطور نمی‌کرد که با قرار دادن نام بانو اشتاین ‌هاوسدر لیست داوران بوندس لیگا، رسانه ملی کشوری را با چالشی جدی روبه‌رو سازند تا بازهم دست به دامن حربه‌ای تازه شوند. مواجهه‌ای متفاوت که نه می‌توان با بریدن سکانس یا ویرایش کردن تصاویر هم‌چون فیلم‌های سینمایی به جنگش رفت و نه می توان همچون بانوان بخت برگشته ترکمنی، زانوی‌شان را در رسانه خبری صدا و سیما به دست تیغ جراحی سپرد. پس اولین قضاوت جدیِ اولین داور زن فوتبال حرفه‌ای مردان براساس خرد جمعی اهالی تلویزیون، تنها می‌توانست یک راهکار داشته باشد که پیشتر هم در مواردی مشابه برای سکوها جواب داده بود و آن دل سپردن به تصاویر دلنشین «لحظات حساس بازی» است. لحظاتی حساس که مانع از بروز حساسیت‌های دیگر می‌شود و خوشبختانه بازی شاگردان هاینکس با بزهای سربریده ان‌قدر پُرگل و مهیج بود که امکان عملی ساختن حربه تلویزیونی‌ها را فراهم سازد.

 

حالا بعد از رونمایی از خلاقیت رسانه ملی در تغییر لوگوی باشگاه «رم» آن هم در حالی که مدیران ناکارآمد این باشگاه قدیمی،به فکر زراندوزی و مسائل شخصی بودند و فکری به حال دکوراسیون این سرمایه بین المللی نشان نمی‌دادند و در حالی که انواع تحولات جهان معاصر را می توان با کمی خردورزی و با نیروی ممیزی حل کرد، برخی از مخاطبان مستطیل سبز در فکر فردا هستند. فردایی که باز یکی از طرفین مجادله‌ی درون زمین، تیم های پُرطرفداری چون «بایرن مونیخ» و «بورسیا دورتموند» باشد و قاضی میدان هم زنی که روزی افسر پلیس بود و امروز سودای سوت زدن از نوعی دیگر دارد. «اشتاین ‌هاوس»ی که هم‌چنان در حال رشد است و بعید نیست روزی پایش به قضاوت‌های بسیار مهم‌تر جهانی باز شود و آن جا است که صدا و سیما وارد چالشی جدی‌تر از «فرناندا» و «ماریا» و «رم» خواهد شد و «چالش اشتاین» مساله‌ای مهم برای تلویزیون عریض و طویل‌مان می‌شود؛ آن هم در برابر چشم‌های متفاوتی که در فضای مجازی در انتظار رخدادها نشسته‌اند. همان گونه که همین امروز فضای رسانه‌ای فراتر از ارقام درشت نرخ دلار و تلگرام فنا شده، حول و حوش یک بانوی آلمانی است که حسابی لج مردان بوندس لیگایی را درآورده است و همین قاضی زن،حتی حواس فوتبالی ها را انقدر پرت کرده که چندان به فردای بی «کی روش» بودن نیستند؛ فردایی که باز چشمک‌ها حاکم روزگار می شوند و «یوگی» می ماند و «رفقا» برای سکانداری معرکه!

 

 

درباره نویسنده :
مرتضی اسماعیل دوست
نام نویسنده: مرتضی اسماعیل دوست

فعالیت‌های مطبوعاتی در رسانه‌های مختلف

فعالیت‌های هنری: ساخت فیلم کوتاه، نگارش فیلمنامه و داستان