اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

مختارنامه - یادداشت اول



این‌که داوود میرباقری که بود و چه کرد، بماند. این که حالا کیست و چه می‌کند، مختصرا موضوعِ این یادداشت است.

 

فریبرز عرب نیا در نقش مختار

 

  نگارنده‌ی این یادداشت باور دارد (و خدا کند این باور اشتباه باشد) که میرباقری، خودآگاهی اندکی دارد از کاری که در امام علی انجام داد. البته تا این‌جای قضیه، مختارنامه چند سر و گردن از بقیه‌ی آثارِ تاریخی بالاتر است. اما جوری هم نیست که میرباقری بگوید همه‌ی آثاری که ساخته یک طرف، و مختارنامه یک طرف. مختارنامه در رسیدن به استانداردهای امام علی هنوز لنگ می‌زند.

بگذارید از کلی‌گویی دست برداریم:

الف) بازیگری و معجزه‌ی دوبله

خاطرم نمی‌آید در امام علی بازیگری بوده باشد که مناسب‌ترین گزینه برای نقشش نبوده باشد. اما در مختارنامه روال کار به این قرار نیست. بازی‌های تئاتری امام علی (و بازیگرانِ تئاتری‌اش) که به نوعِ نگاهِ غیرتحلیلی و بازنمایانه‌ی میرباقری مناسب‌تر می‌آید، جایش را داده به بازیگرانی که از سینما و تلویزیون آمده‌اند و برای نوعِ نگاهِ دیگری مناسب‎اند. اتفاقا جایی هم که نقطه‌قوتِ میرباقری است (مخصوصا در مورد فرهاد اصلانی) بازیگرانی است که پیشینه‌ی تئاتری قابل توجهی دارند.

تازه باید قبول کرد که خیلی از  نقش‌های امام علی را دوبلورهای کارکشته‌ی آن زمان، زنده کردند. اگر نبود منوچهر اسماعیلی، ژرژ پطرسی، بهرام زند، مینو غزنوی و ... آیا امام‌علی همان امام‌علی بود که می‌شناسیم؟ به همین دلیل است که بازیگری در مختارنامه کیفیت پایین‌تری دارد. نمونه‌اش انبوهِ دیالوگ‌هایی است که آکسان‌گذاری اشتباه دارد و از دستِ کارگردانِ شخیص ما در رفته است. وقتی کاری دوبله می‌شود، طبیعتا وقت بیشتری روی نحوه‌ی ادای دیالوگ‌ها نیز صرف می‌شود و نتیجه بهتر است. البته زمانه عوض شده و امروزه در دنیا چندان از دوبله استفاده نمی‌شود. اما ما که هیچ جای‌مان به «دنیا» نرفته. دست‌کم چرا این حُسنِ کارهای قدیمی را خراب کنیم؟

 

ب) طراحی صحنه

 

 

 

کوفه‌ی امام علی، بازسازی یک شهر نبود. خودِ آن شهر بود. شهرهای دیگرش هم. مکان‌هایش هم. حتی ماکت‌های ناشیانه‌اش هم. بافتِ کهن در طراحی همه‌ی صحنه‌ها اعمال شده بود. اما نگاهی به قصرِ نوسازِ دارالاماره‌ی کوفه بیاندازید. کوشکِ سفیدِ والیِ امام حسن، سیاه‌چال زندانیان زندان والیِ امام حسن (که بیشتر به سیاهچاله‌های اشقیا می‌خورد) و چه و چه و چه. البته تصویر خانه‌های غیراشرافی و معمولی در مختارنامه قابل‌قبول است.

 

 

 

ج) طراحی لباس

 

اصلا در مورد دو مورد بالا، هر چه گفته شد اشتباه. ولی شما را به خدا، این لباس‌های گل‌من‌گلی و رنگ‌های تند و تیز و یک دست که به تنِ اشقیا شده و اولیا هم کمابیش از آن محروم نمانده‌اند شما را به تاریخ می‌برد؟ اگر می‌برد که هیچ، این یک قلم هم اشتباه.

 

 

 

 مختارنامه

 

د) موسیقی

ولی هیچ امکانش نیست که در این یک مورد کوتاه آمد. موسیقی مختارنامه ضعیف نیست. بی‌هویت است. جاهایی خوب است و به صحنه‌ی مربوطه می‌خورد. جاهایی بی‌ربط و جاهایی هم افتضاح است. فقط کافی است صحنه‌ی کربلا را در قسمت نهم نگاه کنید که موسیقیِ روی آن گاهی با صحنه‌های اندوهناکِ سریال‌های خانوادگیِ تلویزیون رقابت نفس‌گیری می‌کند. چنین بی‌احتیاطی بزرگی از میرباقری بعید بود.

 

و بگذریم.

این متن، صرفا یک یادداشت است. قرار نیست نقد دقیقی به عمل بیاید. دلیلش هم این است که هنوز برای قضاوت زود است. اما یک نکته هست که باید گفت. و آن‌اینکه چه مختارنامه و چه هر سریالی که در تلویزیون ساخته می‌شود، از امکانِ تحلیل موقعیت، باز می‌ماند. این شاید به خاطر نفسِ تلویزیون باشد. ولی نه! سریال‌هایی هم هستند که به  این وضعیت ایدئال نزدیک شده‌اند. مثلا «روزگارِ قریب» تحلیلِ یک روزگار بود به صورتی که واقعیت، خودش را بی‌پرده به نمایش می‌گذاشت. چنین کیفیتی در آثار تاریخ اسلامی ما هنوز یافت نشده. شاید امام علی به آن شرایط نزدیک شده بود. شاید.

 

اما مشکل بزرگ مختارنامه از همین بی‌تحلیلی بیرون می‌آید. شاید به میرباقری نشود خرده گرفت. سبکِ کاری او بازنماییِ نمایشی است و نه تحلیل. شرارت در عمرسعد و ابن زیاد، از کدام منشأ نشأت می‌گیرد؟ اعتقادِ مختار به آل علی، از کجاست؟ تردیدش از کجاست؟ او کجای قضیه ایستاده؟ شاید به جای مختارنامه، باید «روزگارِ مختار» را ساخت. ما به تحلیل تاریخ محتاج‌تریم تا به صرفِ بازنماییِ آن. یادمان باشد منظورمان فقط نشان‌دادنِ کوچه و بازار و آدم‌های کوچه و بازار نیست. منظورمان تحلیلی است که در دلِ برخوردِ آدم‌ها و شکل‌گیری درام، وحشت‌های نهفته در آدمی را و هراس‌های یک روزگار را، افشا می‌کند.

 

 

 

 

درباره نویسنده :
دکتر مهدی فیاضی کیا

سمت در آکادمی هنر: دبیر ادبیات

دکتری پژوهش هنری (دانشگاه هنر تهران) - کارشناس ارشد ادبیات نمایشی (دانشگاه تربیت مدرس) - کارشناس کارگردانی (دانشگاه صدا و سیمای تهران)

فعالیت ها: منتقد و پژوهشگر سینما، ادبیات و نمایش / فیلمساز / مترجم / نویسنده (رمان، فیلمنامه و نمایشنامه)


نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما