نقد فیلم پرتره آخر ساخته استنلی توچی؛ درخشش جفری راش در انگاره تاچی از جاکومتی

پرتره آخر استنلی تاچی

 

استنلی توچی یک درام بسیار سرگرم کننده (پرتره آخر ) خلق کرده که لحظات جذابی داره به خصوص اجرای جفری راش و آرمی همر که با درایت همذات پندارانه بازی کرده‌اند.


فیلم بر اساس داستانی واقعی از یک اتفاق ساخته شده که چطور آلبرتو جاکومتی از یک منتقد جوان و تأثیرگذار آمریکایی به نام جیمز لُرد در 1964 که تحسین کننده او بوده، دعوت به عمل می‌آورد که به پاریس بیاید. نتیجه حاصل شده کمدی است که بر اساس خاطرات لُرد از آن اتفاق نوشته شده و توسط تاچی به تصویر درآمده است.


جاکومتی با هوشمندی از لرد قول می‌گیرد که که مدل او شود تا پرتره او را ترسیم کند. اما یک ملاقات چند ساعته یا کمی بیشتر، با لرد کاری می‌کند که بازگشت به نیویورک را عقب بیاندازد، جاکومتی به لرد می‌گوید که زمان بیشتری نیاز دارد و روزها و هفته‌ها به طول می‌انجامد و نویسنده آمریکایی در این مدت گرفتار گردباد زندگی هنرمند می‌شود. او هر بار که فکر می‌کند به آخرین سطح از نقاشی نزدیک می‌شوند با ایرادی از جاکومتی متوجه می‌شود هنر هرگز پایان پذیر نیست.


موضوع او –با وجود خوشحال‌کننده و قابل احترام بودن- سبب لغو چندین دوره سفرهای گران قیمت لُرد می‌شود. همین هم شکایت و غر و لندهای او را به همراه دارد. او از این می‌ترسد که نکند برای همیشه آنجا بماند و سرگذشتی همچون تونی در رمان «مشتی خاک» نوشتة اولین وو داشته باشد. به چند دلیل جاکومتی تمایل دارد لُرد در کنارش باشد هم مشایعت او و هم شاهد تمامی تنش‌های زندگی‌اش بودن: شاید تمرکز بر لُرد جوان راهی برای تعویق مرگ و تفکر به آن باشد. لُرد همان شمایلی برای جاکومتی است که هر اثر او را متوقف می‌کند. رابطه‌ای که این بیگانه برای جاکومتی می‌سازد چیزی بین رقابت و دوستی است.


جفری راش تصویر بسیار بامزه‌ای از جاکومتی به خصوص از سنین سالخوردگی جاکومتی که پوستی پیازی رنگ، عینکی بامزه و موهای خاکستری‌اش به یاد می‌گذارد که مداوم و در یک کلام به همه چیز گیر می‌دهد و برای هر چیز جواب بامزه‌ای در آستین دارد، بخصوص که پای کار هنری‌اش در میان باشد. آرمی همر با ایجاد یک جذابیت و خویشتن‌داری در نقش لُرد روی دیگری از کمدی را ایجاد می‌کند. سیلوی تستیو در نقش آنت همسر وفادار جاکومتی ایفای نقش کرده که در فکر انتقام از تردید شوهرش به زندگی با او یا فاحشه‌ای به نام کارولینا (با بازی کلمانس پوئیزی) است که مدل جاکومتی به شمار می‌رود. تونی شلهوب نیز در نقش دیگو برادر و دستیار جاکومتی است.

 

جاکومتی خوصمتی کینه‌توزانه، طغیان و عصبانیت مضحک و نومیدکننده‌ای از خود نشان می‌دهد. او هر بار نقاشی کردن را متوقف می‌کند و فریاد می‌زند: لعنتی! لعنتی! لعنتی! اگر این مصیبت دوباره پیش بیاید او در مورد هر چیزی به صورت مطلق ایده‌هایش ته می‌کشد. او همواره خودش را مورد تمسخر قرار می‌دهد و به لُرد اعتراف می‌کند که با گذشت هر سال شکش به خودش بیش از پیش می‌شود؛ اما او هر سال موفق‌تر از قبل است و لُرد به طور ملایمی به او معترض می‌شود. جاکومتی چنین پاسخ او را با تشرویی می‌دهد: بزرگترین نوع شک روی زمین تردید در مورد موفقیت است.

آن‌چه که جاکومتی زیر لب به لُرد می‌گوید: دوست واقعی کسی است که بخواهد به من بگوید بلند شو (منظور انتقاد از او و خیزش یک هنرمند است) کسی که محکم می‌گوید من دوست واقعی هستم. لُرد شانه بالا می‌اندازد.

در ادامه وضعیت وارده بر جاکومتی، فرض بر رنجی است که او می‎‌برد و یک نوع کیفیت بکت‌وار دارد: "لعنتی. لعنتی! بذار پایان بدم هر چیزی که پیش از این من تخریب کردم ... من هرگز نمی‌خواهم راه برون رفت را بیابم ... من در حال توقف هستم. ما نمی‌توانیم متوقف شویم".

 

توچی به طور قابل ملاحظه‌ای به دوربین‌اش اجازه می‌دهد با فراغ بال و به آهستگی –اغلب در سفری بی‌صدا در استودیو بی‌نظم جاکومتی- در طور دوره‌های مختلف عدم فعالیت‌اش حرکت کند به خصوص زمانی که او و برادرش سعی دارند بسته‌های کثیف پول نقد را مخفی کنند زیرا آن‌ها به بانک‌ها اطمینان ندارند. برخی اوقات او و لُرد به پیاده‌روی می‌روند تا جاکومتی خود را از نظرات مغرضانه در مورد خودش سبک‌بار کند، به خصوص اینکه او چگونه از پیکاسو بیزار شده است.

 

قسمتی از فیلم به رسوایی زندگی شبانه هوس انگیز جاکومتی با کارولینا و صحبت او با دلال‌های کارولینا و خشونت آن‌ها سپری می‌شود که جذابیت کمتری دارد اما بسیار انرژیک اجرا شده است. به نظر می‌رسد لُرد سرگرمی و علاقه جاکومتی به جنس مخالف را در ملودرام‌هایی کمی کنایه آمیز کرده است. فیلم بر یک وجه هم‌جنس خواهی به طور گذرا اشاره می‌کند. این یک پرتره سرگرم‌ کننده از دو مرد است و تاچی خود با هدایت کارگردانی‌اش انگار ضربه‌های قلم‌مویی را برجسته و پرروح کرده است.

 

درباره نویسنده :
هدیه میرزاده
نام نویسنده: هدیه میرزاده

سمت در آکادمی هنر: مدیر گالری رج

عرصه های فعالیت: ترجمة متون هنری، نویسنده آکادمی هنر از 1392، مُد و پوشاک، تئاتر