نگاهی به فیلم «خصوصی» ساخته محمدحسین فرح‎بخش / سیستم کپی کردن ادامه دارد!

 

فیلم خصوصی محمدحسین فرح بخش 

تمام افرادی که سینمای ایران را کمی جدی‎تر دنبال می‎کنند شاید شیوه کپی کردن از فیلم‎های مختلف را توسط "پویا فیلم" می‎شناسند.

شیوه‎ای که در این شرکت جواب داد و بیش از یک دهه توسط عبدالله علیخانی و محمدحسین فرح‎بخش ادامه پیدا کرده است. بازگشت سرمایه در فیلم‎های آن‎ها حاصل کپی از فیلم‎های مختلف بود فیلم‎هایی که نام این دو تهیه کننده را هم به عنوان دو تهیه کننده صاحب سبک –البته چون سینمای ما تهیه کننده صاحب سبک ندارد- بشناسند. محصول آن‎ها یا از تم‎های آشنا کپی‎ برمی‎دارد مانند کلاغ پر که از تم کل‎کل‎های گلزار و افشار که در آتش بس جواب داده بود وام می‎برد و یا مانند شارلاتان و عروس فراری به ترتیب از یکه بزن و همسفر کپی شده بود.

  در میان فیلم‎های آن‎ها اما عطش به کارگردانی خود فرح‎بخش بهتر از آثار ضعیف دیگر بود که البته آن‎هم از خداحافظ رفیق کپی شده بود و حتی صحنه‎هایی از راه کارلیتو هم در آن دیده می‎شد. در کل این شیوه بسیار پاسخ داده بود. فرح‎بخش پس از یک دهه یعنی از 1381 و عطش حال در 1391 فیلم خصوصی را در اکران دارد فیلمی که پس از دیدن آن تم‎های مختلفی را در ذهنم مرور می‎کردم تا به یاد آورم بیشتر شبیه کدام فیلم است اما نمی‎توانستم یک فیلم مشخص را گیر بیاورم تا این‎که سردبیر محترممان تیک ساخته اسماعیل فلاح‎پور را به من به عنوان نسخه اولیه این فیلم معرفی کرد پس از نوشتن در مورد خود فیلم شباهت‎های این دو اثر را هم توضیح خواهم داد.

خصوصی با یک تک شخصیت محوری پیش می‎رود. ابراهیم کیانی (فرهاد اصلانی) یکی از افرادی بوده است که در اوایل انقلاب – چیزی که در  سکانس آغازین فیلم با آن روبه‎رو می‎شویم- پونس بر پیشانی زنان بدحجاب می‎کرده و با گذر سی سال از انقلاب مغضوب نظام گردیده است. ابتدا فیلم با محوریت موضوعات سیاسی چون القاب جریان انحرافی و از این جور مواضع شروع می‎شود و پس از گذر زمان همه چیز به یک شوخی تبدیل می‎گردد. ابتدا نشان داده می‎شود آن افراد داغ اول انقلاب تغییر موضع دادند. اگر فیلم‎ها را از اکران باز می‎داشتند و سردر سینماها را آتش می‎زدند یا به بدترین نحو با بدحجابی مواجه می‎شدند، حال در مواضع سیاسی‎شان نیز انحراف از اصل نظام دیده می‎شود. این موضوعات اندک دقایقی طول نمی‎کشد که یک دفعه در همین صحبت‎ها دخترکی بدآرایش (هانیه توسلی) در جلوی آقا ابراهیم قرار می‎گیرد و ابراهیم خان دل می‎بازد و تکلیف فیلم به کلی روشن می‎شود.

خصوصی با ادعای یک فیلم سیاسی و نگرش سیاسی جلو می‎آید اما یک درام درجه دو است که ابراهیم را در راه خیانت به همسرش می‎اندازد و فقط خود ابراهیم در فیلم آدم سیاسی است وگرنه نه در مورد سیاست حرف زده می‎شود نه آن حرف‎های گل‎درشت ابتدایی فیلم در حد و اندازه این فیلم است. ابراهیم در مواجهه با این دختر تا نهایت لذت البته در لباس شرع و خواندن صیغه پیش می‎رود و به همسرش (لعیا زنگنه) خیانت می‎کند. مشخص است که او همسرش و خانواده همسرش را باید دوست بدارد چون با پول خانواده همسرش به همه جا رسیده است.

فیلم زندگی خصوصی 

اغلب فیلم‎های سنیمای ایران مشکل این را دارند که درامشان دیر شکل می‎گیرد و ما یک ساعت از فیلم گذشته و نمی‎دانیم با چه چیزی مواجه هستیم؛ اما خصوصی درامش آن‎قدر گل‎درشت هست که  حد ندارد نه تنها درامش زود شکل می‎گیرد بلکه قصه در همان دقایق اولیه تا انتها می‎رود و دیگر چیزی وجود ندارد که فیلمساز دو سوم دیگر را ادامه می‎دهد. پس از معاشرت با دختر کاملا مشخص است که ابراهیم خانواده، مقام، پول و آبرو را انتخاب می‎کند و دختر از سر راه به هر طریقی کنار گذاشته خواهد شد.

 

فیلمساز نگاه بسیار تیره‎ای به زنان دارد. زن در این فیلم مقامش بسیار به لجن کشیده می‎شود. زنانی که در ابتدا در مقابل شخصیت اصلی بودند باید خفت می‎کشیدند و همین زنان بد حجاب در نیمه دوم فیلم تنها برای هوس‎رانی مرد هستند حتی نگاه به زن مثبت و خوب فیلم هم بسیار تیره است. زنی که باید تحمل کند، دم نزند، به خانه پدرش برود و هوس‎رانی شوهر را باز تحمل کند. نگاه تیره به زن در فیلم فرح‎بخش باز نسل ما زنان را مظلوم نشان می‎دهد که یک مرد چگونه به آن‎ها نگاه می‎کند. این‎که حتی خود معشوقه ابراهیم هم حاضر است مدام کوتاه بیاید و تنها کاری که کند ماشین ابراهیم را آتش زند و چوبش را هم بخورد به جای این‎که رفتارش نیک باشد. زنان فیلم او هیچ چیزشان مشخص نیست. زن ابراهیم که یک تیپ به تمام عیار است اصلا هیچ فراز و نشیبی در شخصیتش نمی‎بینیم. معشوقه هم فقط هست که قصه بسازد. اصلا معلوم نیست چرا آمده سر راه ابراهیم قرار گیرد ابتدا مخاطب فکر می‎کند درام قرار است پیچیده‎تر از این حرف‎ها باشد و همین زن عامل یکی از سران سیاست باشد که می‎خواهد ابراهیم را از سر راه بردارد اما این مسئله هم شوخی است زیرا فیلمساز سیاست آغازین فیلمش را فراموش کرده است. معلوم نیست این دختر با آن همه ثروت چه چیزی کم داشته است و حال ابراهیم را می‎خواهد. چرا این قدر سعی می‎کند تا در حالت صیغه بودن او از او بچه هم داشته باشد. در کل خیلی از فیلم بدم آمد ولی از آن‎جا که سردبیر محترم بسیار تأکید می‎کند سلیقه را در نگاه کردن به فیلم‎ها معیار قرار ندهید مجبورم یک ستاره به فیلمی بدهم که زنان را به این نحو به تصویر کشیده است. یک ستاره‎ای که به خصوصی به خاطر کارگردانی رو به رشد فرح‎بخش و در مقایسه با فیلم‎های دیگر باید داد.

پایان‎بندی فیلم که به صورت غافلگیر کننده‎ای اسلحه را ابراهیم بیرون کشیده و زن صیغه‎ای را از سر راه برمی‎دارد بسیار خوش ساخت است. شاید خیلی‎ها از خودشان بپرسند چرا بازیگر گزیده‎کاری چون لعیا زنگنه چنین نقشی را بازی می‎کند اما تهیه کننده در تیتراژ پایانی پاسخ می‎دهد که شخص بانفوذی در سینماست که همه بازیگران را به سر صحنه خود دعوت کرده است. در مورد شباهت این فیلم تولیدی پویا فیلم نیز باید گفت روابط کاملا شبیه فیلم امتیاز نهایی Match Point ساخته وودی آلن است اما دوست دارم همان‎طور که در ابتدا توضیح دادم من هم بگویم فیلم شبیه تیک است. آن‎جا فریدون فرهودی روابط سیاسی و خیانت را به خوبی به هم پیوند زده بود و این مسئله ابدا در خصوصی رخ نداده است. در تیک هم یک فرد سیاسی که می‎خواهد کاندیدای مجلس شود با استفاده از پول پدرهمسرش به قدرت رسیده و با توجه به قدرتش هوس‎بازی هم کرده است و البته آن‎جا اصلا شخصیت زن سیاه نشان داده نمی‎شود. فیلم خصوصی ابتدا با نام زندگی خصوصی در جشنواره اکران شده بود و فکر کنم این نام بهتر بود چون کاملا زندگی خصوصی در آن و حرف‎های بسیار خصوصی دیده می‎شد و گویا به احتمال این‎که برایش مشکل پیش نیاید همان‎طور که هم عده‎ای به اکرانش معترض بودند تغییر نام داده است.

 

 

 

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: نرگس جهانبخش

کارشناس ارشد پژوهش هنر

همکاری با آکادمی هنر از 1391

نویسنده و مترجم