نقد فیلم عنکبوت ساخته ابراهیم ایرج زاده، شکارچی عنکبوت‌ها

فیلم عنکبوت

 

عنکبوت روایتگر زندگی قاتل زنجیره‌ای به اسم حسن حنایی است که به خوبی نتوانسته سوژه و آن روایت را به تصویر بکشد. عنکبوت سوژه‌ای درست و به‌جا دارد و با توجه به موضوع می‌توانست جزء آثار آسیب‌شناسانه و تصویرگر اجتماعی مهم سینما قرار گیرد، اما با این نمایش و روایت جزء یکی از فیلم‌های رده دوم و سوم سینمای ایران قرار می‌گیرد. بازی‌ها روی یک خط می‌روند. از قتل اول به بعد شما می‌توانید ادامه‌ی فیلم و انتهای آن را به درستی حدس بزنید.


محسن تنابنده درنقش قاتل معروف زنجیره‌ای بازی ساده و یک خطی‌ای دارد. تماشاگر به راحتی حدس می‌زند که او برای زنان‌خیابانی شب‌های دیگر هم همین طور عمل می‌کند. فیلم ساده است. با حرف مادرشوهر آتش بیاره معرکه جرقه‌ای می‌خورد، با قتل‌های زنجیره‌ای اوج پیدا می‌کند و درنهایت به بازداشت و اعدام ختم می‌شود. مشخص است که کارگردان برای اقتباس از این موضوع و این جریان تنها به چند مصاحبه، گفت و گو و دیالوگ بسنده کرده است. حتی هیجان ژانر جنایی نیز در فیلم و بازی ها وجود ندارد. فیلم را می‌توان یک مستند دانست با بازیگرانی نام آور نه چیزی بیشتر از آن!


فیلم‌هایی که در ژانر جنایی و قتل ساخته می‌شوند باید دلهره را در مخاطب خود به وجود آورند. باید تماشاگر را بر روی صندلی ها میخکوب کرده و آن‌ها را مشتاق و تشنه‌ی ثانیه به ثانیه یا تعلیق آن کنند، اما در فیلم عنکبوت قاتل حتی روش‌های قتل خود را هم تغییر نداده است. سازنده فیلم خواسته با تمام وجود عین به عین را دربیاورد و به تصویر بکشد. شاید اگر برای حداقل میزانسن‌ها و صحنه‌های قتل جذابیت و هیجان بیشتری به خرج می‌داد می‌توانست فیلم و سوژه‌ی بکر و ناب خود را از این یک دستی نجات بدهد. مادرشوهر یادآور فیلم فارسی‌هاست. یک نفر با یک حرف، با جلوه‌ی«نه من که منظورم این نیست و من که منظوری ندارم» یک زندگی را با یک کلام به آتش می‌کشد. چیزی که ما در تاریخ سینمای ایران به طور مکرر شاهد آن بوده‌ایم.

 


فیلم عنکوبت سوژه‌ی اجتماعی دارد که از رتبه‌ي بسیار بالایی برخوردار است. زنانی که برای سیرکردن شکم کودکانشان،‌ برای جنگیدن با سرنوشتی که حتی ناخواسته در آن افتاده اند تن به هرکاری می‌دهند. این به خوبی در تک تک قربانی ها و دیالوگ های آن ها مشخص است. یک نفر می‌خواهد برای اینکه کودکش پلاستیک گاز نزند تن به دیگری بدهد. همه‌ي این‌ها دردی است که اولین بار و یا شاید بشود گفت اولین بار به شکل رسمی کاوه گلستان با مجموعه‌ عکس‌های خود از «شهرنو» این جامعه و زنان را به تصویر کشید. در سینمای ما تا به امروز کمتر اشاره‌ای شده و فیلمی را به یاد ندارم که اینقدر دقیق به این موضوع بپردازد اما بحث اینجاست سازنده دقیق بوده اما یک دست. آنقدر در دقت خود غرق شده که هیجان را از فیلم گرفته و نتواسته حس و حال فیلم ها جنایی را به مخاطب خود نشان دهد. در عنکبوت مخاطب به سختی با فیلم همراه می‌شود. فیلمساز از ذوق و اشتیاقی برای ساخت این فیلم و پرداختن به این موضوع برخوردار بوده است آنقدر که به تصویر کشیدن درست آن را از یادبرده است. عنکبوت سوژه‌ای بکر و تازه را داشت. می‌توان گفت اگر قوی تر از این بود شاید یک فیلم شریف سینمای ایران می‌شد اما حال تنها یک فیلم حوصله سر بر و قابل حدس و مستندیست که سوژه‌ای جامعی و قابل تعامل را قربانی ذوق و شوق خود کرده است.

 

 

درباره نویسنده :
آریانا معتمدیان
نام نویسنده: آریانا معتمدیان

لیسانس روانشناسی

همکاری با نشریات مختلف