کلیساهای ایران، آمیزه‌ای از هنر معماری ایرانی و مسیحی

 

کلیسای وانک

 

مسیحیان یا پیروان دین مسیح را با واژه‌های سریانی «ترسا» یا «نصرانی» -منسوب به شهر «ناصره» زادگاه حضرت عیسای ناصری (ع)- نیز خطاب می‌کنند. قدمت حضور پیروان این آیین در فلات ایران به دوران باستان بازمی‌گردد؛ زمانی که آشوریان، آسوریان، کلدانی‌ها، آرامی‌ها یا سُریانی‌ها که ریشۀ آنان به مردم سامی میان‌رودان می‌رسد، در این منطقه حضور داشتند. امروز آشوری‌های ایران بیشتر در شمال غربی کشور یا تهران سکنی دارند؛ لیکن بیشترین مسیحیان ایران را ارامنه تشکیل می‌دهند. بنابراین صحبت از معماری کلیساهای ایران در کلیت خود، با فرهنگ ارمنی پیوند می‌خورد.


براساس برخی روایات، ارمنی‌های فلات ایران که تا پیش از ظهور حضرت مسیح (ع) پیرو دین مهری، آیین آناهیتا یا زرتشتی داشتند، اولین قومی هستند که به‌صورت رسمی به مسیحیت گرویدند و نخست نیایشگاه‌های کهن خود را به کلیسا تبدیل کرده و کلیسای رسمی دولتی یعنی «اِجمیادزین» (303 – 301 م) را بنا کردند (خاکپور، 1396: 56). در قرون بعد نیز توانستند در این سرزمین به زندگی ادامه دهند، چنانکه ریچارد فرای می‌گوید: زمانی‌که اروپا در آتش جنگ‌های کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها می‌سوخت، در اصفهان روح آزادی دینی و مدارای مذهبی حاکم بود و در زمان شاه عباس مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان اجازه داشتند به اجرای مراسم دینی خود بپردازند (رضاییان، 1389: 145).


تاریخ و کاربری کلیسا در ایران
واژۀ «کلیسا» برگرفته از واژۀ یونانی «اکلسیا» به معنی جماعت یا انجمن می‌باشد و به گردهمایی انسان‌ها با عقاید مذهبی مشترک اشاره دارد و در اصطلاح مکان عبادت مسیحیان یا جامعۀ مذهبی مسیحی است. امروزه در ایران از هر سه شاخۀ بزرگ مسیحیت یعنی کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان و هم‌چنین فرقۀ انگلیکن، کلیسا وجود دارد که کاربری آن‌ها به‌عنوان مکان مذهبی و تجمع مسیحیان برای عبادت و در برخی موارد به‌عنوان موزه، کتابخانه و کانونی برای اتفاقات اجتماعی نیز تعریف شده است.

 

کلیسای تادئوس مقدس


در سال 1014 ﻫ.ق به دستور شاه‌عباس صفوی به دلایل سیاسی و همچنین قابلیت تجارت آن‌ها با اروپاییان در حدود نیم میلیون از ارامنه از ارمنستان به ایران کوچانده و گروهی از ارمنیان جلفای نخجوان در بخش جنوبی زاینده‌رود اسکان داده شدند. پس از گذشت مدت زمانی و ایجاد رونق اقتصادی، ساخت‌وساز و احداث کلیسا و دیگر اماکن عمومی آغاز شد و «جلفای نو» مرکز مذهبی ارامنه و دیگر مسیحیان شد (حق‌نظریان، 1385: 16). در سال 1605 میلادی ارامنه در جلفای اصفهان، کلیسای کوچکی در دیری به نام «آمناپرگیچ‌مقدس» ساختند (هویان، 1382: 144). پس از دورۀ صفوی، در برهه‌هایی از تاریخ مانند دورۀ کوتاه حکومت محمود افغان و دوران افشاریان شرایط برای ارامنه بسیار سخت بود. باج و خراج‌های سنگین، تنبیه و یا اِخراج از یک منطقه، از مشکلاتی بوده که این مردمان پشت‌سر گذاشته‌اند.


در ایران مسیحیان نیز آرامستان‌های مختص به خود دارند. از ساختمان‌های عمومی ارامنه نیز می‌توان به مدارس، هنرستان‌ها، کتابخانه‌‌ها، موزه‌ها، سالن‌های تئاتر و چای‌خانه‌ها اشاره کرد که از میان آن‌ها، مهم‌ترین‌شان کلیساها هستند. امروز فرهنگ زیستی ارامنه در زمان اعیاد مسیحی به‌ویژه جشن‌های سال‌نو و تولد مسیح، بیش‌تر در شهر نمایان است؛ به هنگام عید مسیحیان، نورپردازی و آذین‌بندی درختان کریسمس در محله‌های ارمنی‌نشین یا حضور سانتا (بابانوئل) نمادی است از حفظ زیست مسالمت‌آمیز فرهنگ‌ها و مذاهب کنار یکدیگر در شهرهای ایران.


کالبد و اجزاء معماری کلیسا
ازنظر مسیحیت کالبد کلیسا، تجسد مسیح بر زمین است. سر مسیح با پشتخوان کلیسا که جهت آن به سوی شرق است متناظر و بازوان از هم گشوده‌اش بازوهای عرضی کلیساست، نیم‌تنه و پاهایش در شبستان و قلب وی در محراب اصلی قرار دارد (بورکهارت، 1390: 68).


معماری نیایشگاه‌های اولیۀ ارامنه بیشتر بر پایه الگوی چهار ایوانی بودند که با افزودن بخش‌هایی تبدیل به کلیسای ارمنی شدند. این پلان اساساً با الگوی کلیساهای اروپایی که بیشتر براساس چلیپای کشیده بودند متفاوت بود. کلیسای ارمنی، الگوی چلیپای جمع‌شده داشت. ساختمانی دارای یک گنبدخانه در کانون خود که چهار صفه در چهارسو بدان می‌پیوست و یکی از آنان جایگاه سخنران بود (پیرنیا و همکاران، 1387).


معمولاً جهت اصلی کلیساها رو به شرق و فضاهای درون آن‌ها به ترتیب از غرب به شرق چنین است: رواق: پیش‌روی کلیسا و دارای سقف صاف، ورودی: درها و هشتی، شبستان (جایگاه مردم): با شکلی کمابیش متحدالمرکز و اشغال بیشترین فضا، سرود خوانان: اگر بالاخانۀ ویژۀ گروه کُر (ورنادون) نداشته باشد، در جنوب محراب می‌ایستند. جایگاه افراد خاص و روحانیون: در شرق قسمت سرودخوانان، کمی بالاتر از جایگاه عام، محراب (خوران): در شرقی‌ترین قسمت و بالاتر از جایگاه روحانیون کانونی برای تشریفات عشای ربانی که همان محراب است. معمولاً با پنجره‌ای در پشت آن که هنگام برآمدن خورشید، نور به داخل بتابد. میراث‌خانه (آواندادون): دو اتاق به نام آواندادون به‌صورت قرینه در دو سوی محراب که برای آماده شدن روحانیون جهت مراسم عشای ربانی و نیایش در خلوت است. برج ناقوس یا ناقوس‌خانه (زانگادون): مخصوص ناقوس کلیسا (زانگ) با مقطعی مربعی و بام هرمی چهار یا چندوجهی با صلیبی در نوک آن، حوضچۀ غسل تعمید: حوضچه سنگی عمدتاً مرمرین، نمادی از رود اردن است که حضرت عیسی (ع) در آن تعمید یافت. غسل تعمید را، شمایی از پاک کردن گناه اولیۀ حضرت آدم (ع) نیز می‌دانند. گنبد (گنبت): بر بالای جایگاه عام و گاه دارای دو پوسته که پوشش داخلی یا خود آن ناری و پوشش بیرونی یا آهیانۀ آن ناری یا رک است. گنبد کلیسا نشانۀ عیسی (ع) است. بالاخانه (ورنادون): فضایی نیم‌طبقه روبه‌روی محراب، به‌عنوان جایگاه گروه نوازندگان که در همۀ کلیساها وجود ندارد (خاکپور، 1396: 57).

 

کلیسای سنت استپانوس


در هر دورۀ تاریخیِ ایران، سنت مسیحی بنابر نیازها، مصالح، امکانات، شرایط اقلیمی و محیط شهری غیرمسیحی مستلزم نگرشی جدید به مفهوم معماری ارمنی بود تا با محیط سازگار گردد. معماران جلفا طرح میدان‌های ارمنی قرون وسطی را با یک یا چند کلیسا در گوشه‌ای از آن، احاطه‌شده با بنای صومعه رها کردند. کلیساها به‌مانند کنیسه‌های یهودیان به‌صورت استتارشده، در دل بافت شهری با اکثریت جمعیت مسلمان جای گرفتند. ورود به فضای داخلی مجموعه‌های مذهبی تنها از یک راه ورودی امکان‌پذیر بود، آن هم نه در همۀ موارد. این مجموعه‌ها از برج ناقوس و گنبد برخوردار گشتند و اغلب، درِ ورودی کلیساها با راهرویی طویل به فضای داخلی متصل می‌شد. از سویی می‌توان تأثیر معماری ایرانی را با وجود «میدان اندرونی» مشاهده کرد و از سوی دیگر باتوجه‌به اینکه این مجموعه برای گردهمایی عبادت‌کنندگان قبل و بعد از مراسم نیایش تعبیه گردیده بود، می‌توان با اطمینان گفت که این میدان اندرونی تأییدکنندۀ همان رسم متداول در پیشینۀ سنت‌های اجتماعی و معماری ارامنه است. طرح اصلی کلیساها برداشتی از بناهای سنتی ارمنی، شامل تالاری گنبددار با چهار ستون مجزا و محوطۀ میانی در زیر گنبد و گاه بدون ستون بود؛ اما به‌غیراز طرح اصلی سایر موارد از معماری ایرانی صفوی الهام گرفته می‌شد. گنبدها معمولاً مانند معماری صفوی نوک‌تیز و ساقه روی کلاف طاق‌ها قرار دارد که مهم‌ترین شاخص سبک معماری کلیساهای ارمنی محسوب می‌شوند (هویان، 1382: 144) (حق‌نظریان، 1385: 23).


به فراخور شرایط جغرافیایی، سنگ از مصالح اصلی ساخت کلیسا در منطقۀ ارمنستان بوده است، ولی پس از کوچ و با تغییر اقلیم، از مصالح بوم‌آورد برای ساخت‌وساز استفاده می‌شد و شکل ظاهری آن‌ها تحت‌تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی از هنر محلی الهام می‌گرفت. ظاهر کلیساها شکوه و جلال شیوه‌های غربی را نداشت و بیشتر به بناهای رایج در معماری اسلامی ایران شبیه بود. ساخت فضای درون کلیساها و تزیینات آن‌را که با حمایت مردم و افراد سرشناس به بهترین نحو تزیین و آراسته می‌شد، می‌توان نقطۀ مقابل این ویژگی دانست.


کلیساهای ارمنیان را می توان به سه گروه اصلی تقسیم کرد: کلیساهایی که پیش از سده چهاردهم میلادی از سنگ در آذربایجان ساخته شده‌اند. کلیساهای دورۀ صفوی که در شیراز و بوشهر و اصفهان ساخته شده‌اند و در اصفهان از آجر و خشت‌اند و گنبدهای گرد و مدور دارند. درنهایت کلیساهای سده‌های هجدهم، نوزدهم و بیستم میلادی که با رعایت سبک معماری ارمنی در اکثر شهرهایی که ارمنیان در آن‌ها سکونت دارند ساخته شده‌اند. پلان کلیساهای ارمنی صلیبی‌شکل هستند؛ اگرچه برخی مانند کلیسای سرکیس مقدس اصفهان دارای پلان بازیلیک است (هویان، 1382: 13).

 

کلیسای ننه مریم


تزیینات معماری کلیساها
در کلیساهای شمال غرب ایران حجاری روی سنگ، بیشترین سهم تزیینات را داشته است. درحالی‌که حیاط و دیوار کلیساهای آجری منطقۀ مرکزی ایران معمولاً ساده و عاری از کاشی‌کاری بوده‌اند. دیوارهای داخلی تصاویری برگرفته از موضوعات مذهبی و شمایل‌های مقدس و نقش‌مایه‌های تزیینی دارند و همچون تزیینات مساجد باشکوه و کاخ‌های سلطنتی صفویه از نظر هنری در حد اعلای زیبایی و کیفیت‌اند. هم ساختار معماری و هم نقوش تزیینی بناها با آنچه در زادگاه‌های اصلی ارامنه و خارج از ایران قرار دارند، متفاوت و متأثر از معماری ایرانی هستند (زمانی، 1387: 71).


دیوار داخلی سالن اصلی کلیساها برخلاف کنیسه‌های کلیمیان ایران، معمولاً از نقاشی‌های دیواری فراوان که عمدتاً فیگوراتیو و روایی هستند پوشیده شده‌اند. کلیسای وانک اصفهان نمونه‌ای شاخص است که هر گوشه از دیوارهای آن دنیایی از رنگ و جلاست که آمیزه‌ای از نگاره‌های سنتی ایران به همراه صحنه‌هایی شگفت از داستان‌ها و شخصیت‌های کتاب مقدس متأثر از نقاشی ایتالیایی است که همه با چیره‌دستی توسط نقاشان و نگارگران زمان صفوی (قرن 11 ﻫ.ق) همچون «میناس»، «هوانس مرکوز» و «بوگدان سالتانف» نقاشی شده‌اند (رضاییان، 1389: 143). در فضای کاملاً مسیحی کلیساهای اصفهان و دیوارنگاره‌های آیینی محراب و... نیز می‌توان ردپای ویژگی‌های هنر صفوی را مشاهده کرد؛ کاشی‌کاری‌هایی با رنگ‌های لاجوردی و زرد درکنار لایه‌چینی و طلاچسبانی‌هایی شبیه به کاخ‌های صفوی از‌آن‌جمله‌اند.


کلیساهای معروف فلات ایران
در حال حاضر دست کم ۶۰۰ کلیسا در ایران وجود دارد. برخی پژوهشگران قدیمی‌ترین کلیسای ایران را کلیسای «ننه‌مریم» یا «مریم مقدس» در ارومیه و دومین کلیسای بزرگ جهان پس از کلیسای «بیت‌لحم» فلسطین می‌دانند. از طرفی برخی کلیسای «تادئوس مقدس» یا «قره کلیسا» (ق 6م؟) در جنوب ماکو در آذربایجان غربی که ریشه‌های پیش از مسیحیت دارد را قدیمی‌ترین می‌دانند. کلیسای «وانک استپانوس مقدس» یا «سنت استپانوس» (ق 9م) در مرز جلفا در جنوب رود ارس دومین کلیسای مهم ارامنۀ ایران بعد از قره کلیساست.


در محلۀ جلفای اصفهان سیزده کلیسا وجود دارد که کلیسای «نجات‌دهنده مقدس» یا «دیر آمناپرگیچ» معروف به کلیسای «جامع وانک» (ق11 ﻫ.ق) مهم‌ترین‌شان به‌شمار می‌آید. «سرکیس مقدس» (صفوی)، «بیت‌لِحِم مقدس» یا «بـِتقـِحـِم مقدس» (صفویه)، «کاتولیک‌ها» (صفوی) از دیگر کلیساهای اصفهان‌‌اند. روستای خویگان علیا فریدون‌شهر اصفهان نیز سه کلیسا دارد.


مهم‌ترین کلیسای تهران «سرکیس مقدس» (1349 ﻫ.ش) است؛ پیش از آن کلیسای مرکزی مسیحیان و ارمنیان تهران «مریم مقدس» (1258 ﻫ.ش) بوده است. کلیسای ارتدوکس «گریگوری استپان» (قاجار) و پروتستان «حضرت مریم» (قاجار) همدان و کلیساهای «مریم مقدس» (ق 9 ﻫ.ق) شیراز، «حضرت مریم» (قاجار) بندرانزلی، «استپانوس مقدس» (قاجار و پهلوی) رشت، «مسروپ مقدس» (قاجار) اراک، «مسروپ مقدس» (پهلوی) مشهد، «سورپ استوادزادزین» (1700م تخریب در 1946م) روستای لیواسیان چهارمحال‌وبختیاری، «گئورگ مقدس» (1700م) بوشهر، «سورپ گئورگ» (1319 ﻫ.ش) مسجد سلیمان، «سورپ گاراپت» (1336 ﻫ.ش) آبادان، «سورپ مسروپ» اهواز (1347 ﻫ.ش) نیز از دیگر کلیساهای معروف ایران هستند.


در بیرون از مرزهای کنونی ایران کلیساهایی چون «هریپسیمه مقدس» شهر «واغارشاپات» (۳۹۵ تا ۶۱۸ م.) و جامع «سارکیس مقدس» (ق 19م)، جامع «مسروپ ماشتوتس مقدس» (ق 19م) در ارمنستان وجود دارد و بیش از ۲۸۰ صومعه و کلیسا در شهر نخجوانِ آذربایجان بوده  است که امروز اکثر آن‌ها نابود شده‌اند.

 



منابع:
- بورکهارت، تیتوس (1390)، منابع هنر مسیحی. ترجمه امیر نصری، انتشارات حکمت، تهران.
- حق‌نظریان، آرمن (1385)، کلیساهای ارامنۀ جلفای نو اصفهان. انتشارات فرهنگستان هنر، تهران.
- خاکپور، مینو و کاتب، فاطمه (1396)، بررسی تطبیقی معماری دینی در مسیحیت و اسلام با نقد نظریات تیتوس بروکهارت. فصلنامه باغ‌نظر، شمارۀ 50، مرداد، تهران.
- رضاییان، فرزین (1389)، شکوه سپاهان. شرکت طلوع ابتکارات تصویری و دایره سبز، تهران.
- زمانی، هاجر (1387)، تأثیرپذیری تزیینات کلیساهای اصفهان از معماری دوره صفوی. نشریۀ مطالعات اسلامی، پیاپی 8، تابستان، تهران.
- هویان، آندرانیک (1382)، کلیساهای ارمنیان ایران. اداره کل آموزش، انتشارات و تولیدات فرهنگی سازمان میراث


درباره نویسنده :
الهه خالقی
نام نویسنده: الهه خالقی

کارشناس ارشد مرمت اشیاء فرهنگی و تاریخی

پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی، معماری و هنر اسلامی