"تعامل هنر خیابانی با فضاهای شهری" در مقاله دکتر بابک معین؛ نشست بازنمایی فضاهای شهری در هنر و ادبیات (خانه هنرمندان ایران)

 

همایش بازنمایی فضاهای شهری در هنر و ادبیات - دکتر معین - دکتر درخشانی 

به گزارش آکادمی هنر سمینار بازنمایی فضاهای شهری در هنر و ادبیات به همت سازمان زیباسازی شهر تهران با همکاری خانه هنرمندان ایران  در روز چهارشنبه 28تیر ماه در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان برگزار گردید. در این همایش چهار نشست شکل پذیرفت که از جمله آن‎ها نشست هنرهای تجسمی بود که با حضور محمدعلی رجبی، مهناز ابراهیم‌زاده، مریم لاری، مرتضی بابک معین و مجید امانی با دبیری دکترحبیب‌الله درخشانی، برگزار شد. در این نشست ابتدا خانم مهناز ابراهیم زاده که مقاله مشترکی به همراهی دکتر محمدعلی رجبی با نام بررسي نقاشيهاي ديواري تهران با موضوع نگارگري و تأثيرات آن‌ها بر دوره معاصر ارائه داده بود، به بررسی دیوارنگاری‎های شهری تهران که در ارتباط با هنر سنتی نگارگری ایرانی خلق شده‎اند از دید کاربرد، معناشناسی، ترکیب‎بندی و رنگ‎شناسی پرداخت و پس از وی دکتر محمدعلی رجبی به ارائه توضیحاتی در این زمینه پرداخت.

سپس دکتر مریم لاری به ارائه مقاله خود با نام بازنمایی طهران در نقاشی دوره گذار پرداخت که در آن موضوع بازنمایی فضاهای شهری تهران قدیم و نماهای شهری آن در نقاشی‎های دورانی که در نقاشی ایرانی به دوره گذر معروف است، مورد بررسی قرار گرفته است.

در ادامه دکتر معین که در مقاله خویش با نام نقش دوگانه عناصر و فضاهای شهری در گفتمان‌های تبلیغاتی به موضوع تعامل هنر با فضاها و عناصر شهری پرداخته بود سخنان خود را در این باب ایراد کرد. وی در ابتدای سخنان خود به تعریف فرهنگ دوره­گردی روی آورد ودر این باره گفت:

«این فرهنگ، فرهنگی است که  نشان و هویت خود را در مکان‎هایی که عبور می‎کند بر جای می‎گذارد، در این‎جا در واقع این مکان نیست که به آن‎ها معنا می‎دهد؛ بلکه این نوع از فرهنگ و هنر است که با فاصله از شهر و با تغییر و تحولی که در شهر برجای می‎گذارد، هر چند موقتی، به آن مکان­ها بعد زیبایی‎شناسی می­دهد و لذا معنایی سمبولیک و نمادین را می‎سازد. در این عرصه خیابان از یک فضای صرفا کارکردی خارج شده و تبدیل به فضای بیانی و خوانشی می‎گردد و در آن‎جا معنا دارای خوانش‎های گوناگونی می‎گردد.

وی ادامه داد: «یکی از مسائل مهم که در این مقاله مورد بررسی قرارمی‎گیرد، معنای "هنر خیابانی" است، هنر خیابانی دارای ویژگی‎های خاص نشانه‎شناختی است که می‎توان آن‎ها را حول سه محور شرح داد؛  اول این‎که معنای هنر خیابانی در ارتباط با شهر و معنای آداب شهری تایید شود یعنی این هنر ابتدا معرف نوعی طریق زیستن در شهر می‎باشند و نوعی طریقه دادن معنا هستند، دوما معنای هنر خیابانی همیشه همراه با نوعی احیا و خلق اشکالی تازه در اعمال هنری و خلق اشکال ساده و جدید در تقابل با اشکال پیشین هستند.

اما معنای سوم که مهم­تر از این دو مورد است ارزشی به غایت سیاسی و اجتماعی دارد به این جهت که خیابان همواره مکانی برای تقابل ارزش‎های سیاسی و اجتماعی بوده و هنر خیابانی در این وادی مهم‎ترین نقش خویش را ایفا می‎کند.»

وی افزود: «در این پژوهش شهر به عنوان لابراتواری در نظر گرفته می‎شود، لابراتواری که در آن تصاویر و فضاهای شهری نشانه‎هایی هستند که می‎توانند توسط تبلیغات مورد استفاده قرار گیرند و در این راستا نشانه‎شناسی به عنوان ابزاری که روابط بین ساکنین و تصاویر و فضاهای شهری را مورد خوانش قرارمی دهد به این بررسی‎ها می‎پردازد.»

دکتر معین به تببین گونه‎های تبلیغات پرداخت و گفت: «تبلیغات را می‎توان به طور کلی به چهار نوع تقسیم کرد گونه اول دارای گفتمانی است که بدون ارتباط با جهان خارج شکل می‎گیرد و از متن معناسازی می‎کنند، نوع دوم تبلیغاتی است که به شکل توهمی به جهان بیرون ارجاع می‎دهند و ارجاع آن‎ها به جهان بیرون توهم و کذب است، نوع سوم با وارد کردن یک عامل زنده به اثر مانند انسان معنا می‎بخشد، اما نوع سوم که مورد بحث اصلی این پژوهش است، تبلیغاتی است که عناصر جهان بیرونی را به غنیمت می‎گیرند و به طور مستقیم و ارجاع به بیرون، معنارا بیان می‎کنند. آنها نه توهم ارجاع، بلکه خودِ جهان بیرون هستند و به نفع معنابخشی در اثر هنری حضور دارند.

در این نوع از تبلیغات، عناصر، با وجودی که کارکرد اصلی خودشان را در شهر دارند دارای یک نقش نمادین و سمبولیک نیز به واسطه اثر تبلیغاتی می‎گردند و در این جاست که تبلیغات، مرز بین هنر و مخاطب و جهان بیرون در هم می­ریزد. در این تبلیغات، هنر با زندگی و زندگی با هنر یکی می‎شود، تبلیغات وارد جهان من و اکنون شده، وارد جهان زنده بیرونی می­گردد و برای بهتر دیده شدن، هنر را با زندگی پیوند می زنند.»

وی در ادامه با ذکر مثال‎هایی در این باره بحث خود را این­گونه خاتمه داد: «به طور مثال زمانی که یک المان شهری ساده تبدیل به لنزدوربین می‎شود و تبدیل به یک نشانه در یک فضای نشانه‎ای می‎گردد ما با اوج تبلیغ خیابانی روبه‎رو هستیم. در استفاده از خیابان ما مرتبا با این تصاویر روبرو شده، این هنر در زندگی ما نهادینه گشته و وارد زندگی ما می‎شود. در تبلیغات مدرن معنا در خود آثار محدود نیست بلکه نیاز به یک فضای بیرونی برای بازنمایی دارند.

در ادامه نشست مجید امانی با ارائه مقاله خود با نام علیرضا مشایخی، سمفونی شماره‌ی 2 (تهران)، بازنمایی مفهوم مدرنیزم شهری به بررسی بازنمایی مفاهیم مدرنیزم شهری در سمفونی شماره 2، اثری از علیرضا مشایخی، آهنگساز ایرانی پرداخت.

با نگاهی کلی به مقالاتی که در نشست هنرهای تجسمی و سایرنشست‏های این همایش ارائه شد، می‏توان به این نتیجه رسید که تا چه حد در این حوزه جای پژوهش و بررسی وجود داشته و خواهد داشت که تا کنون به صورت هدفمند به آن‎ها پرداخته نشده است، مسلما برپایی چنین نشست‏هایی کمک شایانی به ورود هنر به مطالعات بینا‏رشته‏ای و کاربردی خواهد کرد که در پی آن متعاقبا امکان گشایش فضاهای مناسبی در باب نزدیکی هر چه بیشتر شهر، عناصر شهری و فضاهای شهری با هنر و فرهنگ و بالعکس به صورت عملی میسر خواهد شد. بی‏گمان در شهرهای بزرگ و پر از همهمه‎ای چون تهران، نزدیکی و تعامل روز افزون فضاهای شهری با هنر به عنوان پالایش کننده‎ای برای ذهن‎های آشفته و التیام دهنده‎ای برای زخم‏های ناشی از ازدحام، هرج و مرج‎های بصری و ناهماهنگی بافت‏‎های شهری، می‎تواند بسیار ثمر بخش باشد.

 

 

 

 

درباره نویسنده :
سلمان بصایری
نام نویسنده: سلمان بصایری

 کارشناس ارشد رشته گرافیک، دانشگاه تربیت مدرس

سمت در آکادمی هنر: دبیر گرافیک

طراح، گرافیست و مشاور تبلیغاتی در شرکت‌های تبلیغاتی «نقش آرا» ،«نیم رخ»، «خانه گرافیک کلک»، «تصویرگران بامداد»، «هنر کهن»، «رز گرافیک» و ...

برگزاری نمایشگاه‌های گروهی نقاشی با نام «هویت» در فرهنگسرای شفق، سال 1388 - گروهی گرافیک با نام «کلک خیال» در فرهنگسرای اشراق، سال 1387

انجام پروژه‌های تبلیغاتی گوناگون شامل تبلیغات چاپی، محیطی، طراحی تارنما و تبلیغات آنلاین از سال 1386 تا کنون

تدریس اصول و مبانی گرافیک در موسسه غیر انتفاعی «زرین قلم»، 1388 - تدریس برنامه‌های گرافیکی در موسسه «کاوشگران برتر»، 1388 الی 1389