اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

سیر تغییر فرهنگی و اجتماعی تاریخ معاصر ایران در نقاشی‎های خسرو خسروی

 


«پرده‎های واژگون» عنوان تازه‎ترین مجموعه نقاشی‎های خسرو خسروی در گالری «طراحان آزاد» است. او با استفاده از لایه‎های اجتماعی و فرهنگی توانسته‎ است متن‎هایی نامتقارن، متناقض و متکثر از یک بینامتن کلی به وجود آورد. متن‎های فرهنگ پیشین و متن‎های فرهنگ پیرامون با بافتی متفاوت سبب حصول گفتمانی متحول، شده است. در هر اثر،متن‎ها به صورت شکل‎های کمابیش قابل شناسایی در لایه‎های پیشین و پیرامون قرار گرفته‎اند. لایه پیشین فرهنگ و شرایط اجتماعی سال‎های نچندان دور ایران و لایه‎های پیش‎رو شرایط کنونی را به تصویر کشیده است.

 

 

در مجموعه آثار او این عدم تقابل و تقارن به شکل روشنی در ارتباط بین مرکز سمیوسفر و حاشیه آن خود را نشان می‎دهد. هر اثر به مثابه یک سمیوسفر دارای یک هسته مرکزی از فرهنگ و شرایط اجتماعی پیشین، و حاشیه‎هایی از حال می‎باشد که به دلیل نفوذ حاشیه دچار عدم تقارن شده است.

 


شکل 1

 

لایه‎های عمیق به جهت ساختاری نظام یافته‎ترین زبان‎ها و در یک کلام زبان طبیعی یک فرهنگ را تشکیل می‎دهند. در هسته دستور زبان و گرامرهای هنجار یک فرهنگ وجود دارد. به عبارتی دیگر شاهد حضور ناب‎ترین و خالص‎ترین هنجارهای هویتی فرهنگی ایران هستیم. در شکل 1 در هسته و نقاط 3/1 اصلی شرایط اجتماعی و نحوه لباس پوشیدن طبقه‎ای از اجتماع با یک چارچوب خاص مشخص شده است. در لایه‎های پسین انعطاف پذیری هسته را مشاهده می‎کنیم. این اثر آغاز راهی است که خسروی مخاطب را آماده همراهی با مجموعه خود در تغییر کلی می‎کند. از سویی دیگر در دلالت ضمنی فرهنگ و شرایط اجتماعی را هم در انعطاف به تصویر می‎کشد.

در دیگر آثار مشاهده می‎کنیم که جریان‎های حاشیه‎ای همان جریان‎هایی هستند که در حاشیه فرهنگی به وجود می‎آیند و دائما در تضاد با زبان و هنجار هسته خودنمایی می‎کنند. در فضاهای حاشیه‎ای نشانه‎ها پررنگ‎تر؛ و شاید به تعبیری نشانه‎تر می‎شوند. هر چند در فضای غیر حاشیه‎ای باز نشانه‎ها نشانه‎اند و همچنان دلالت می‎کنند اما ممکن است کل را دچار چالش کنند. در یکی از آثار، هنرمند به مثابه میهمانِ متن در غشایی از حاشیه و هسته حضور می‎یابد. این حضور وجه فرازبانی دارد. خسروی با این حضور سمیوسفری تازه به وجود می‎آورد. فضای اثر فراتر از محیط هر کدام، دارای توانایی و ویژگی است که از آن می‎توان به ویژگی فرازبانی تعبیر نمود.

 

 

شرایط اجتماعی ایران با انقلاب اسلامی دچار تحول خاصی خصوصا پس از جنگ تحمیلی شد. فرهنگ‎های مختلف به صورت جریانی حاشیه‎ای در کنار هسته فرهنگی و اجتماعی کشور نقش برجسته‎تری نسبت به قبل ایفا کردند. حضور رسانه‎های مختلف که فرهنگ غربی را تبلیغ می‎کرد تأثیر دوگانه‎ای در این هسته فرهنگی داشت. از سویی هسته حاشیه را پس می‎زد و از سویی دیگر به صورت کورکورانه آن را تقلید می‎کرد. کشوری که حتی فرهنگ و هنر جریان مدرنیست را در هیچ جایگاهی تجربه نکرده بود دم از پست مدرنیست هم کم‎کم زد. این خلأ و تناقض‎ها و در نهایت عدم تقارن را خسروی در آثارش توانسته‎ است مفهوم سازی کند. فضای پرتنش حاشیه‎های فرهنگی هسته را آلوده به گفتمانی نامشخص کرده است. اوج این رفتارها که حال کمی پخته‎تر شده در شکل تر شده در شکل 2 به خصوص در اعوجاج هسته مشخص است.

 

اگر آثار مجموعه «پرده‎های واژگون» را به صورت روایت این مفاهیم پیش رویم متوجه می‎شویم کم‎کم هسته این گفتمان را باوجود تناقض‎ها و دوگانگی‎ها پذیرفته است یا لااقل انعطاف یافته است. بحث خود را با تفسیر دو شکل 4 و 5 که به دنبال یکدیگر مفهوم نهایی را ساخته‎اند به پایان می‎رسانم. در شکل 4 پیرزنی را در چند سال اخیر مشاهده می‎کنیم که زاویه دیدش به گذشته‎ها است اما این گذشته بعید نیست. نگاه او به سال‎های اخیر است که زنان ایرانی برای آرمان‎های خود برای اولین بار در تاریخ کشور دوشادوش مردان وارد صحنه‎های اجتماعی شدند و سهم زیادی در انقلاب ایران داشته‎اند. انقلابی که همانطور که توضیح داده شد در هسته سمیوسفر قبلی حضور داشته که نقش حاشیه فرهنگی دیگری را بازی کرده است. در شکل 5 پیرزن سالخورده‎تر شده ابزار تکنولوژی –کنترل- را در دست گرفته است و شرایط فرهنگی و جایگاه اجتماعی زن را دگرگون می‎بیند. کنترل خود چندین دلالت دارد. در دلالت صریح نشانه ابزار امروزی، در دلالت ضمنی متناقض پیرزنی است که دیگر ابزار را در کنارش ندارد و در دست گرفته است و در سومین لایه دلالت نقشی اسطوره‎ای و بینارسانه‎ای دارد. پیرزن نگاهی به نزدیک دارد و شاید به رسانه‎ای دیگر که از آن شاهد حضور زنان جوان‎تر است. زنان نسل سومی که به صورت متکثر در حاشیه متن حضوری پر رنگ دارند. آن‎ها هر کدام دارای پوشش متفاوت، نقشی خاص  و هر یک خواهان جایگاهی اجتماعی برای خود هستند.

 


شکل 4


شکل 5

 

شرایط تغییر فرهنگی و اجتماعی عصر معاصر ایران به خوبی در مجموعه «پرده‎های واژگون» به تصویر کشیده شده است. مجموعه او روایت کننده این سیر تحول است. سیر تحولی که فضای پرتنش حاشیه‎ها سبب پویایی هسته اصلی و تشکیل سمیوسفری جدید شدند. این سمیوسفر‎های تازه خود بدل به حاشیه در تشکیل فضای بیناگفتمانی شدند. هر متن خود بینامتنی از این شرایط اجتماعی و فرهنگی است.

 

 


 

font-family: Tahoma, Arial,

درباره نویسنده :
دکتر مجید رحیمی جعفری

سوابق تحصیلی: دکتری تئاتر دانشگاه تهران – کارشناس ارشد ادبیات نمایشی با پایان‎نامه بررسی روابط بینامتنی در سینمای ایران (1390-1370) – مهندس تکنولوژی نساجی با پایان‎نامه تأثیر مُد در طراحی ماشین آلات.

 

عرصه فعالیت: مدیرمسئول مجموعة هنری آکادمی هنر / مدرس مقطع کارشناسی ارشد رشته های پژوهش هنر، ارتباط تصویری و تصویرسازی؛ مقطع کارشناسی طراحی لباس / طراح دو دوره سوالات کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد در رشته‌های طراحی لباس، ارتباط تصویری و تصویرسازی / منتقد و پژوهشگر هنر / تهیه کننده تئاتر / نمایشنامه و فیلمنامه‎نویس / عضو سابق  گروه پژوهشی نشانه‎شناسی هنر خانة هنرمندان ایران / دبیر اجرایی چندین همایش‎ علمی / همکاری با نشریات علمی-پژوهشی (همکاری در مقام داور فصلنامه جستارهای زبانی دانشگاه تربیت مدرس، روایت شناسی انجمن علمی نقد ادبی ایران) و تخصصی (از جمله فارابی و صنعت سینما)


نظریه ها: نظریه بیناجسمی / تئوریزه کردن نظریه بینارسانه در سال 1390 /  همکاری با دکتر حمیدرضا شعیری در تئوریزه کردن نظریه ناسرگی 1389

 

زمینه پژوهش: نشانه شناسی گفتمانی / بینامتنیت / نقد ادبی / جلوه‎های نمایشی / سینمای آمریکا / فشن آرت / ژانر / سینمای گرایندهاوس / ارتباط تصویری

 


نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما