در شیار 143، آبیار با بهرهگیری از المانهای سادهی زندگی روزمره، به دنبال دراماتیزه کردن عشق پاک و بیآلایش مادری است. او فضایی روستایی و خانوادههای سنتی را در مرکز ثقل درام خود قرار داده و از آداب و رسوم و اتفاقات ریز و درشت حیات پررنج آنها، به عنوان بستری برای شکلگیری موقعیتها و قوام یافتن پیرنگ داستاناش استفاده کرده است.
تورج اصلانی مدیر فیلمبرداری خوش قریحهی سینمای ایران، در جینگو، به عنوان اولین فیلم بلندش، جریان ذهنی شخصیت محوریاش(سیاوش) را با جزییات فراوان و خرده داستانهای جذاب و پرکشش تصویرسازی کرده و پرداختن به بحران هویت در قالبی متفاوت را نشانه رفته است. این جریان ذهنی ، آمیزهای پیچیده از ادراکات حسی- عاطفی، افکار آگاه(قبل از کما) و نیمه آگاه(بعد از کما) و تداعیهای تو در تو و مشوش سیاوش است که نه به صورت زنجیروار ، بلکه با تکیه بر جریان سیال ذهن به نمایش در میآید. تجارب ذهنی شخصیتهای جینگو که در هزارتوی ناخودآگاهشان مدفون شده، به مرور جلوهی تصویری مییابد و گذشته، حال و آیندهی آنها با روایتی غیرخطی، در هم تنیده میشود. این شیوهی روایت، با مضمونهای مطرح شده در فیلم(پریشانی نسل جوان و روان ناآرام انسانها) هماهنگی کامل دارد و فیلمساز به ترکیب متناسبی از جریان سیال ذهن و جریان سیال تصاویر دست مییابد. در واقع میتوان جینگو را شرحی تصویری بر حرفهای به زبان نیامدهی انسانهایی تنها و بیپناه در بطن چالشهای زندگی پرفراز و نشیبشان دانست که با کشمکشهای روتین و گرهافکنی و گرهگشایی به سبک آثار کلاسیک میانهای ندارد.
ادامه مطلب نقد فیلم «جینگو؛ روایت معلق»/ عوارض جانبی گذشته
نقشآفرینیهای ناتورالیستی
فیلم سینمایی مثل یک عاشق-که عنوان آن از ترانهای از فیتزجرالد گرفته شده- تعدادی از قاببندیهایش آکنده از زرق و برق و شکوه توکیو است و صحنههایی از آن یادآور سرگشتگی زن در فیلم گمشده در غربت کوپولا است، اما ضربآهنگ کند و نقشآفرینیهای ناتورالیستی را که مشخصهی فیلمهای کیارستمی است، به همراه دارد. بازیگران در آثار او طوری هدایت میشوند که گویی مشغول گذران عمر در زندگی شخصی خویش هستند و حضور سنگین گروه فیلمسازی حس نمیشود. به یاد بیاوریم شخصیت پدربزرگ در فیلم خانه ی دوست کجاست را که همراه سایر پیرمردان روستا، در گوشهای نشسته و در باب تربیت فرزند و نحوهی پرورش نسل جوان سخنرانی میکند، بی آن که خطی از دیالوگ برای او تعریف شده باشد.
ادامه مطلب نگاهی کوتاه به مولفههای سینمای کیارستمی در «مثل یک عاشق»/ چیزهایی هست که نمیدانی
محمودی در چند متر مکعب عشق، میکوشد تا عشق را بیواسطه و بیآلایش به تصویر کشیده و فارغ از محدودیتهایی که تکلف و پیچیده گویی برای فیلمساز میآفریند، اثبات کند که با عشق میتوان بر فراز ملیتها و قومیتها به پرواز درآمده و بین انسانهایی دردمند و رنجور پلی عاطفی برقرار کرد.