معترضان حوزه محیط زیست که اخیرا دستانشان را به آثار هنری مشهور نقاط مختلف جهان چسباندهاند، باعث آسیب دیدن قاب یکی از نقاشیهای ارزشمند «روبنس» شدند.
فعالان محیط زیستی در نقاط مختلف جهان، از بریتانیا گرفته تا ایتالیا و آلمان، خودشان را به آثار هنری تحسینشده و مشهور چسباندهاند تا بتوانند مطالبه اصلیشان را در مرکز توجه قرار دهند: مطالبه پایان دادن به پروژههای جدید استخراج نفت و گاز.
هالیوود ریپورتر – دیوید رونی
فیلمساز ایرانی برنده شیر طلایی ادوار گذشته، که در کشورش زندانی و از فیلمسازی منع شده است، با چهارمین و شاید دلخراشترین ساخته مخفیانه خود به ونیز بازگشته است.
فیلم ابتدا به طرز فریبندهای ساده و سپس با درجاتی تقریبا نامحسوس از لایههای پیچیده فزاینده انباشته میشود. این اثر با مرزهای فیزیکی و معنوی، با شکاف بین سنت و مدرنیته و تفاوتهای بزرگ میان تهران و پستوهای روستایی منزوی ایران سروکار دارد. شخصیتی در نقطهای از فیلم میگوید که دروغگفتن اگر در خدمت حفظ صلح باشد، اشکالی ندارد. به همین ترتیب، ترس از حیوانات وحشی در عنوان فیلم یکی از خرافات بیاساس است که برای نگهداشتن مردم سر جای خودشان طراحی شده است. اما فیلم میپرسد که این محدودیتها واقعاً به چه میانجامند و چرا به آنها چنین قدرتی میدهیم.
سینمایی ابلق، به کارگردانی نرگس آبیار و تهیه کنندگی محمد حسین قاسمی در سال ۱۳۹۹ مرکز توجه این روزها است. محوریت فیلم در مورد زنی به نام راحله (با بازی الناز شاکردوست) است که به همراه همسرش علی (با بازی هوتن شکیبا) در حاشیه شهری بزرگ زندگی میکنند. راحله در فضایی خفه و ضد زن، قربانی تعرض یکی از اقوامش به نام جلال (با بازی بهرام رادان) میشود.
ادامه مطلب یک قدم به عقب، نگاهی به فیلم «ابلق
شمار کشورهایی که فیلم منتخب خود را برای شرکت در رقابت بهترین فیلم بینالمللی اسکار ۲۰۲۳ معرفی کردند به ۲۰ رسید.
به گزارش بخش سینمیای آکادمی هنر، الجزایر، یونان، مجارستان، اسلوونی، تونس و اوکراین کشورهایی هستند که در روزهای اخیر فیلمهای منتخب خود را برای شرکت در رقابت اسکار نود و پنجم معرفی کردهاند.
اوکراین با فیلم «کلوندایک» ساخته مارینا ار گورباخ به اسکار میرود. این درام جنگی پیش از این جایزه بهترین کارگردانی سینمای جهان را از جشنواره ساندنس گرفته و در برلیناله جایزه پانوراما و در سارایوو هم جایزه بهترین کارگردانی را از آن خود کرده است. این فیلم محصول مشترک ترکیه و اوکراین و داستانش درباره یک خانه مسکونی در مرز اوکراین و روسیه در بحبوحه نبرد هوایی سال ۲۰۱۴ است. اوکراین تاکنون ۱۴ بار در رقابت اسکار شرکت کرده است.
«ابوالفضل آقایی، متولد سال ۱۳۵۰ در شهر اصفهان است. تحصیلات او کارشناسی گرافیک و کارشناسی ارشد نقاشی است. او سالهاست که به تدریس دانشآموزان و دانشجویان رشتههای تجسمی در اصفهان مشغول است. آقایی چند سالی با الهام از منابع هنر عامیانۀ ایران بهخصوص در شهر اصفهان در رشتۀ نقاشیخط به خلق اثر پرداخته است و تا کنون نمایشگاههایی از این مجموعه آثار در اصفهان و تهران دیگر شهرها برگزار کرده است. او در پایاننامۀ کارشناسی ارشد خود به سراغ بررسی بیرقهای عزاداری اصفهان رفته و با بررسی آنها به خلق آثاری مدرن با الهام از این گنجینۀ تصویری هنرهای عامه ایرانی پرداخته است. در گفتوگوی پیشرو به نقطه نظرات او در رابطه با این موضوع پرداخته شده است.»
«"تیمو ناصری" در سال 1351 (1972 م) از پدری ایرانی و مادری آلمانی در برلین آلمان متولد شد. او فعالیت حرفهایاش را با عکاسی آغاز کرد و در سال 1997 از دانشگاه "برلینر لِته- وِرین" در رشتۀ عکاسی فارغالتحصیل شد. پس از اتمام تحصیلاتش مدتی به عکاسی تبلیغاتی روی آورد، اما ماهیت مصرفی و زودگذر این حوزه او را به سمت مستندسازی و سرانجام در سال 2004 به سوی مجسمهسازی سوق داد. او به مرور و طی سفرهایی که به کشورهای مختلف داشت، مجذوب هندسه و نقوش اسلامی شد و پس از آن روند دیگری در خلق مجسمههایش پدید آمد. ناصری در سال 2006 جایزۀ هنری "سارفرنگاس فورد پرایس" آلمان را دریافت کرد و در سال 2011 برندۀ جایزۀ هنری "ابراج" در امارات متحده عربی شد. بعد از آن به حراج "کریستی" راه یافت و نخستین حضور او در سیزدهمین حراج خاورمیانۀ کریستی با فروش 134 هزار دلاری اثرش همراه بود. آثار او در دورههای بعدی در حراجهای گوناگون هم چکش خوردند و تا کنون آثارش در نمایشگاه متعددی در سراسر جهان به نمایش درآمدهاند.»
ادامه مطلب توازی میان فرهنگها در آثار تیمو ناصری
سرمایهگذاریهای گستردۀ امارات متحده عربی در عرصههای فرهنگی و هنری و برگزاری جشنوارهها و نمایشگاههای بینالمللی، با استقبال حراجهای بزرگ، موزهداران، صاحبان گالریها و هنرمندان مطرح از سراسر جهان مواجه شده است. امروزه دبی، شارجه و ابوظبی، مراکز تجاری و قدرتمندی برای هنر خاورمیانه محسوب میشوند و طیف فراوانی از خریداران و علاقهمندان به هنر را در خود جای دادهاند.
هر چند وضعیت اقتصاد جهانی در اکثر کشورها دچار رکود و بحران شده، اما معمولاً بخش اقتصاد هنر غیرقابل پیشبینی و شگفتآور است و تعداد خریداران خاورمیانهای در بازار جهانی حراج های این مناطق رو به افزایش است. اشتیاق مردم خاورمیانه به هنر، برگزاری آرتفِرها[1]، نمایشگاهها و ورود خانههای حراج، زمینه رشد روزافزون تعداد گالریها و ظهور بیشازپیش کیوریتورها[2] و مشاوران هنری را فراهم کرده است؛ بنابراین برگزاری نمایشگاههایی نظیر آرتفر دبی[3] و آرتفر ابوظبی[4]، دوسالانه[5] هنر شارجه و حراجهای و جوایز بینالمللی از مهمترین رویدادهای هنری این منطقه بهشمار میآید.
آرتفر دبی
آرتفر دبی یک رویداد هنری بینالمللی است و جایگاهی برای تعامل با هنر خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوب آسیا بهشمار میرود. اولین دورۀ آرتفر دبی در 2007 برگزار شد و اکنون جزو یکی از ده آرتفر موفق دنیا به حساب میآید. این گردهمایی هرساله در ماه مارس در دبی برگزار میشود و میزبان جمع کثیری از هنرمندان و گالریها از نقاط مختلف جهان است. آرتفر دبی، برنامه خود را در سه قالب «گالریهای هنر معاصر»، «هنر مدرن» و «اجرای تکنفره» یا همان رزیدنت[6] برگزار میکند. در بخش هنر معاصر، از موفقترین و قدرتمندترین گالریها تا فضاهای هنری نوپا میتوانند آثار هنرمندان را با مدیاهای مختلف هنری چون نقاشی، طراحی، مجسمه، چیدمان، ویدیو، عکس و هنر اجرا (پرفورمنس) به نمایش بگذارند. در قسمت گالری مدرن، گالریها به بررسی و نمایش هنر با کیفیت موزهای اساتید و پیشگامان برجسته مدرنیسم در هنر منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا و هند و پاکستان میپردازند و تاریخ تولید خلق آثار باید بین سالهای 1940 تا 2000 میلادی باشد. بخش گالری رزیدنت، برنامه جدیدی است که با هدف رشد و ارتقای خلاقیت هنرمندان و خلق آثار نوآورانه صورت میگیرد و آرتفر از گالریها دعوت میکند تا با یک هنرمند در این بخش حضور پیدا کنند. هنرمندان در یک اقامتگاه، چهار الی هشت هفته در دبی اقامت دارند و در طول این مدت، با الهام از فضای بومی و محلی منطقه و با تکیه بر تجربیات هنری خود، مجموعه آثار نو و بدیعی را خلق می کنند؛ آثار نهایی در بخش جدید نمایشگاه توسط گالریهای مربوط نمایش داده میشوند. آرتفر، علاوه بر سالنهای نمایش آثار، برنامههای گستردهای را نیز برگزار میکند؛ گردهمایی جهانیهنر، رونمایی از آثار هنری برنده جایزه سالانه ابراج[7]، نمایش فیلم و موسیقی، برگزاری کارگاههای هنری، ورکشاپها، مدرسه هنر برای هنرمندان، برنامههایی آموزشی ویژه کودکان و پروژههای کارآموزی برای دانشجویان، تنها بخشی از این فعالیتها است. در اینراستا اداره فرهنگ و هنر دبی (DCAA) از طرح و برنامههای آموزشی غیرانتفاعی سالانه نمایشگاه حمایت میکند.
اهمیت حضور در چنین عرصههایی انکارناپذیر است و گالریهای دبی تلاش کردهاند در طی این سالها با تمرکز بر هنرمندان روبه رشد خاورمیانه، در حد استانداردهای جهانی ظاهر شوند؛ که از آن جمله میتوان به گالریهایی نظیر «ایام»[8]، «خطسوم»[9]، «ایزابل وان دن ایندن»[10]، «لاوری شبیبی»[11]، «اعتماد»[12]، «کربن12»[13]، «میم»[14] و «صدای خاکستری»[15] اشاره کرد.
جایزۀ ابراج
گروه هنری جایزه ابراج، در 2008 توسط شرکت « ابراج کاپیتال»[16] تأسیس شد. جایزه ابراج یکی از مهمترین جوایز و رقابتهای هنری بینالمللی محسوب میشود که به هنرمندان خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوب آسیا اختصاص مییابد.
مهمترین ویژگی جایزه ابراج این است که به اثر هنری تکمیل شده تعلق نمیگیرد بلکه هنرمندان بایستی طرحهای خود را برای کمیته داوری ارسال کنند. معیار انتخاب مبنی بر طرحها و پروپوزالهایی است که نوآوری و خلاقیت را ملاک کار خود قرار داده و به حفظ ریشههای فرهنگی پرداختهاند. ویژگی دیگر این است که جایزه به کار مشترک یک هنرمند و یک کیوریتور تعلق میگیرد و پس از اعلام نتایج، برندهها فرصت دارند طی شش ماه با بخشی از جایزه نقدی اثر خود را در قالب مدیومهای مختلف اجرا کنند. برنده اصلی و برگزیده این جایزه، مبلغ صدهزار دلار دریافت میکند و در مراسم افتتاحیه آرتفر دبی از این اثر رونمایی میشود. علاوه بر این، هیئت داوری سه جایزه به مبلغ ده هزار دلار هم به سه هنرمند برتر و منتخب اعطا میکند و این هنرمندان نیز امکان نمایش آثار خود را در آرت فر دبی خواهند داشت. آثار برنده پس از آرتفر، به مجموعه و کلکسیون آثار هنری ابراج منتقل میشوند و در موزههای معتبر کشورهای مختلف نیز در معرض دید مخاطبان قرار میگیرند.
حراجخانۀ کریستیز[17] دبی
حراجخانه کریستی یا کریستیز، برای اولین بار در سال 1766، توسط شخصی به نام «جیمز کریستی»[18] در لندن تأسیس شد و در مدت زمان کوتاهی توانست به مرکز مهمی برای مبادلات هنری تبدیل شود. کریستی به عنوان بزرگترین خانه حراج در دنیا شناخته شده و در حال حاضر دارای 85 شعبه در 43 کشور جهان است. این خانه حراج، با افتتاح شعبهای در دبی در 2006، اولین حراج بینالمللی هنر مدرن و معاصر خاورمیانه را برگزار کرد. از آن زمان تا کنون، کریستی آثار هنرمندان خاورمیانه را با ارزش هنری 215 میلیون دلار به فروش رسانده است. از اینرو خود را به عنوان خانه پیشرو حراج برای این رده فروش در منطقه میداند و تاکنون بیش از 450 رکورد فروش جهانی برای هنرمندان خاورمیانه به ثبت رسانده است. حراج کریستی دبی، دوبار در سال، در ماههای نوامبر و مارس در دبی برگزار میشود. در طول یک دهه اخیر، فروش این آثار هنری، روند روبه رشدی داشته و مجموعهداران از سراسر جهان با پیشنهاد قیمتهای بیسابقه در آن شرکت کردهاند. هنرمندان ایرانی نیز در دورههای مختلفی از این حراجها رکورددار بودهاند. علاوه بر مزایدههای معین، کریستی در سالهای اخیر، از فرصتهای آموزشی پشتیبانی نموده و در این راستا اقدام به برپایی نمایشگاهها و سمینارهای آموزشی و فعالیتهای علمی در سراسر منطقه کرده است؛ این رویدادها در سالهای اخیر در قطر، ابوظبی، عربستان سعودی، لبنان، کویت و بحرین به صورت نمایشگاههای غیرفروش، دورههای آموزشی کریستی و انتشار کتاب، برگزار شده است. همچنین این مجموعه به طور منظم از فعالیتهای خیرخواهانه مختلف از جمله فروش آثار در مزایدههای دبی حمایت کرده تا جایی که درآمد سازمانهای خیریه در خاورمیانه بیش از 25 میلیون دلار افزایش یافته است. اکنون خانه حراج کریستی دبی، به عنوان یکی از مهمترین و معتبرترین بنگاههای تجاری آثار هنری به شهرت جهانی رسیده است.
حراجخانۀ ساتبیز[19] دبی
حراجخانۀ ساتبی یا ساتبیز برای اولین بار در سال 1766 توسط «ساموئل بیکر»[20] در لندن افتتاح شد و اکنون با بیش از 80 شعبه در 40 کشور جهان و برگزاری حدود 250 مزایده در سال، به عنوان یکی از قدیمیترین و بزرگترین شرکتهای بینالمللی حراج در سراسر جهان شناخته شده است. این مرکز در جهت جهانیتر شدن در سال 2008 اولین شعبه خود در خاورمیانه را در دوحۀ قطر تأسیس کرد. به دلیل استقبال مردم و افزایش شرکتکنندگان و رشد روزافزون شرکت های حراج در این منطقه، ساتبی در مارس 2017، دفتر رسمی خود را در دبی، با برپایی نمایشگاهی از آثار برجسته هنرمندان سراسر جهان افتتاح نمود و اولین حراج ساتبی در 13 نوامبر 2017 در دبی برگزار شد. در این حراج آثار هنرمندان مدرن و معاصر خاورمیانه در زمینههای نقاشی ، طراحی، عکاسی، نسخ خطی و .... گردآوری شده بود که آثار هنرمندان مطرح ایرانی، با قیمت های دور از انتظار، به فروش چشمگیری دست یافت.
دوسالانۀ بینالمللی شارجه[21]
دوسالانه شارجه یک رویداد هنری با محوریت هنر معاصر است که هر دو سال یکبار در این منطقه برگزار میگردد. شارجه از 1993 میزبان نمایشگاه دوسالانه بوده و تا کنون سیزده دوره آن برپا شده است؛ همچنین از 1998 از سوی سازمان یونسکو به عنوان پایتخت فرهنگی جهان عرب شناخته شد و امروزه دوسالانه از یک نمایشگاه سنتی و منطقهای، به یک رویداد بینالمللی شناخته شده، تبدیل گردیده است. در ابتدا این رخداد بر پایۀ شیوهای کلاسیک و هنرمندان منتخب برگزار میشد؛ اما از 2003 زمانی که «هورالقسیمی»[22] مدیریت اجرایی و کیوریتوری آن را برعهده گرفت یک تغییر مسیر، در برپایی آن ایجاد شد و هر دوره این برنامه با یک موضوع یا تِم برگزار میشود و هنرمندان سعی میکنند گوشهای از فرهنگ کشورشان را به نمایش بگذارند. «بنیاد هنری شارجه»، برگزاری این نمایشگاه را بر عهده دارد و مخاطبان از ماه مارس تا ماه ژوئن میتوانند از آن بازدید کنند. دوسالانه شارجه علاوه بر نمایش آثار هنری، برنامههایی نظیر نمایش فیلم، اجرای موسیقی، پرفورمنس، هنرهای نمایشی و برنامههای آموزشی برای تمامی سنین با هر سطح توانایی و علاقهمندی در نظر میگیرد. در این میان،گالریها و موزههای شارجه، در برگزاری این دوسالانه و هنر معاصر نقشی تأثیرگذار دارند که از میان آنها میتوان به «موزه هنر شارجه»[23]، «موزه هنرهای معاصر شارجه»[24]و «مرکز هنری مرایا[25] اشاره کرد. گفتنی است بنیاد هنری بارجیل[26] در مرکز مرایا فعالیت میکند.
جایزه جمیل[27]
جایزه جمیل یک جایزه بینالمللی با رویکرد هنر معاصر و طراحی الهامبخش سنتی اسلامی است. هدف از برگزاری چنین برنامهای کشف ارتباط بین هنر و سنت اسلامی در گذشته و هنر معاصر امروز است. جایزه جمیل از 2009، از سوی موزه ویکتوریا و آلبرت لندن و با همکاری مؤسسه هنری جمیل در شارجه، هر دوسال یکبار برگزار میگردد. موزه «ویکتوریا و آلبرت»[28]، یکی از بزرگترین مجموعههای هنر اسلامی خاورمیانه است و از سال 1850 به جمعآوری این آثار پرداخته است و اینک بخشی از این آثار در گالری هنر اسلامی جمیل نگهداری میشود. معیار انتخاب آثار، حفظ دستاوردهای گذشته جهان اسلام در زمینه هنر است که باید در کار هنرمندان معاصر منعکس شده باشد و شرکتکنندگان میتوانند از هر قوم، مذهب و فرهنگی در آن شرکت کنند. معمولاً در این رقابت نُه نفر، به مرحله پایانی راه پیدا میکنند و یک نفر به عنوان هنرمند برگزیده انتخاب میشود. مبلغ این جایزه به ارزش 25000 پوند است که به نفر اول اعطا میگردد. طی برپایی دورههای مختلف، هنرمندان بسیاری از کشور ایران به مرحلۀ نهایی راه یافتهاند که تنها افروز عمیقی (هنرمند ایرانی مقیم امریکا) در 2009 توانسته برنده این جایزه گردد. پس از نمایش آثار منتخب و اعلام نتایج، آثار هر نه نفر در یک تور سراسری در نقاط مختلف دنیا به نمایش در خواهند آمد و فرصت خوبی برای معرفی و شناخته شدن هنرمندان را فراهم میسازد. در طی این سالها عملکرد و سرمایهگذاری شارجه، در معرفی جایزه و برگزاری نمایشگاه با استقبال خوبی مواجه شده است.
آرتفر ابوظبی
آرتفر ابوظبی، رخدادی بینالمللی و فراتر از مفهوم یک نمایشگاه سنتی است و برای اولین بار در سال 2007 توسط وزارت فرهنگ و میراث ابوظبی و در کاخ امارات ابوظبی برگزار شد. این نمایشگاه هر ساله در ماه نوامبر برپا میگردد و یک بنگاه تجاری مهم برای گالریها محسوب میشود. آرتفر، در دو بخش گالریهای معاصر و مدرن برگزار میشود و گالریهای شرکتکننده باید حداقل هفت سال سابقه فعالیت داشته باشند. از 2017 بخش تازهای تحت عنوان «اجرای تکنفره» به این آرتفر افزوده شد که هر گالری به معرفی یک هنرمند و اثرش میپردازد. در کنار نمایش آثار هنری، هنرهای نمایشی ابوظبی با همکاری کیوریتورها، یک برنامه آموزشی ترتیب میدهند تا نمایشگاه را به محلی برای گفتوگو و تبادل نظر تبدیل کنند و به بازدیدکنندگان این امکان را میدهد تا با هنر تجربی معاصر آشنا شوند. همچنین اجراهایهنری (پرفورمنس)، گفتمانهای فرهنگی هنری درباره هنر معاصر خاورمیانه، ورکشاپها، انتشار کتاب، سخنرانیهای انگیزشی و آموزشی توسط شخصیتهای مشهور بینالمللی و اجرای هنر خیابانی، جزو دیگر برنامههای این آرتفر است.
«پروژه بال»[29] و «جایزه غرفه هنری (پاویلیون)»[30]، دو رویداد و رقابت سالانه است که با هدف حمایت از استعدادهای خلاق جوانان اماراتی، از سوی آرتفر ابوظبی اجرا میشود. در بخش پروژه بال، از طراحان خواسته میشود، با بازآفرینی شکل بال، که بخشی از آرم و لوگوی آرتفر ابوظبی نیز است، طرحی جدید ارائه کنند و در جایزه پاویلیون، از دانشجویان و فارغالتحصیلان سراسر امارات دعوت میشود تا طرحهای معماری خود را به اجرا بگذارند. به برندگان هر دو بخش، علاوه بر اهدای جایزه نقدی و چاپ و انتشار آثارشان، امکان حضور در آرتفر، نیز داده خواهد شد.
جزیرۀ «سعدیات»[31] سالهاست که محل برپایی آرتفر ابوظبی است و امسال همزمان با برگزاری آرتفر 2017، شعبۀ «موزه لوور»[32] در این جزیره افتتاح شد. در کنار آن، «موزۀ گوگنهایم»[33] و «موزۀ ملی زاید»[34]، در سالهای آینده ابوظبی را به قطب فرهنگی هنری منطقه تبدیل میکنند؛ بنابراین گالریهای ابوظبی امروزه به پایگاههای قدرتمندی برای نمایش و فروش آثار هنری خاورمیانه تبدیل شدهاند؛ از طرفی حضور گالریهای طراز اول دنیا باعث شده تا گالریهایی چون؛ «سالوا زیدان»[35]، «قاف»[36]، «هنر مدرن اتحاد»[37]، «قطب هنری ابوظبی»[38] و... تلاش و فعالیت بیشتری در این بازار رقابتی انجام دهند.
امارات متحدۀ عربی در دو دهۀ اخیر، با ایجاد زیرساخت های مؤثر در زمینه هنر و جذب گردشگران، به جای تکیه بر صادرات نفتی، به فکر تغییر و جایگزینی تکیهگاههای اقتصادی خود بوده است؛ بنابراین با سرمایهگذاری و تعیین برنامههای هدفمند توانسته نقش مرکزیت هنری منطقه خاورمیانه را در دست بگیرد.
منابع
www.sothbys.com
[1] (:(Art Fair آرتفر نمایشگاه و گردهمایی چند روزه است که با حضور گالریهای هنری معتبر از سراسر دنیا و به منظور نمایش و فروش آثار هنرمندان در دو بخش هنر مدرن و هنر معاصر برگزار میشود.
[2] Curators
[3] Art Dubai
[4]Abu Dhabi Art
[5] Biennial
[6] Resident
[7] Abraaj Prize
[8] Ayyam Gallery
[9] The Third Lion
[10] Gallery Isabelle Van Den Eynde
[11] Lawrie Shabibi Gallery
[12] Etemad Gallery
[13] Carbon 12 Gallery
[14] Meem Gallery
[15] Grey Noise Gallery
[16] Abraaj Capital
[17] Christie's Auction house
[18] James Christie
[19] Sothby's Auction house
[20] Samuel Baker
[21] Sharjah Biennial
[22] Hoor Al Qasimi
[23] Sharjah Art Museum
[24]Sharjah Museum for Arabic Contemporary Art
[25] Maraya Art Centre
[26] Barjeel Art Foundation
[27] Jameel Prize
[28] Victoria and Albert Museum
[29] Wing Project
[30] Pavilion Prize
[31] Saadiyat Island
[32] Louvre Abu Dhabi
[33] Guggenheim Abu Dhabi
[34] Zayed National Museum
[35] Salwa Zeidan Gallery
[36] Ghaf Gallery
[37] Etihad Modern Art Gallery
[38] Abu Dhabi Art Hub
«فریده لاشایی، نقاش، مترجم، نویسنده و از پیشگامان هنر نوگرای ایران، در سال 1323 در شهر رشت متولد شد.
. او نقاشی را در سن ده سالگی و از کپیسازی نزد «جعفر پتگر» آغاز کرد؛ و پس از آن، چند ماهی در فروشگاه تابلوفروشی «وارطان هوانسیان»[1] در خیابان منوچهری مشغول بهکار شد و از او کسب تجربه کرد. لاشایی پس از اتمام تحصیلات دبیرستان، به آلمان سفر کرد و بعد از گذراندن دورۀ مترجمی در مونیخ، به تحصیل رشتۀ هنرهای تزیینی در دانشگاه «ویَن»[2] پرداخت. به مدت دو سال در کارخانۀ ریدل[3] در شهر تایرول[4] اتریش به طراحی اشیاء و ظروف کریستال مشغول شد و برخی از طرحهای او در «استودیو روزنتال»[5] بر روی گلدانهای چینی پیادهسازی و اجرا شد. او که از شخصیتهای مؤثر و هنرمندان برجستۀ نقاشی نوگرای ایرانی است، نویسنده و مترجم نیز هست. از جمله مهمترین آثار او در این زمینه میتوان به ترجمهاش از رمانهای «شال بامو» و «نجواهای شبانه» اثر «ناتالیا گینزبورگ»[6] و «گلهای هیروشیما» از «ادیتا موریس»[7] اشاره کرد. نمایشگاههای بسیاری از آثار او در ایران، ایتالیا، آلمان، بلژیک، آمریکا، سوئیس و بریتانیا برپا شدهاند و حضوری چشمگیر و قابل توجه را در بازارهای جهانی داشته است. آثار لاشایی در بیش از 37 حراج داخل و خارج از ایران حضور یافته و این امر نشان از محبوبیت، سبک منحصربه فرد کاری او و دیدگاه ویژه و خاصش نسبت به نقاشی است. از جمله این بازرها میتوان به حراجهای ساتبیز[8]، کریستیز[9] و بونامز[10] اشاره داشت. بیشترین حجم فروش آثارش مربوط به حراج تهران و پس از آن در حراج بونامز بوده است. لاشایی در پی یک دورۀ طولانی بیماری و به خاطر ابتلا به سرطان سرانجام در تاریخ ششم اسفندماه 1391، در سن ۶۸ سالگی چشم از جهان فروبست و در بندسر تهران به خاک سپرده شد.»
مضمون و محتوا در آثار لاشایی
فریده لاشایی از معدود هنرمندان زن معاصر و نوگرای نقاش ایرانی است که به اکسپرسیونیسم انتزاعی روی آورد و «گیاه»، «درخت»، «گل» و «طبیعت» را بنمایۀ اصلی نقاشیهای خویش قرار داد. آثار او مبهم و آمیختهای از حضور توأمان نرمی و تشویش زنانه است و این دو عنصر متضاد با همراهی و حضور قدرتمند خطوط در نقاشیهای او جهانی تصویری را پدید آورده که برخاسته از شهودی سرمستانه است. شهودی که آبشخور معنایی و درونی آن، پناه همیشه جوشان فرهنگ سرزمین مادری و خوشنویسی ایرانی است. او با خلوصی مذهبگونه در گریز از شمایلنگاری و نقاشی فیگوراتیو، مأمنی از انتزاع فرمها پدید آورده و تصویر گیاهان و درختها را در درون این فرمها در هم آمیخته است؛ بنیاد، بنمایه و محتوایی که برآمده از ناخودآگاه هنرمند هستند و سراسیمه، عصیانگر و لجامگسیخته بر حوزۀ خودآگاه فرود میآیند. «ادلگارد بولر»[11]، در تیرماه سال ۱۳۶۸، در افتتاح نمایشگاهی از آثار فریده لاشایی در گالری «لیبرتاس»[12] «دوسلدورف»[13] گفت: «برای آنکه بتوان جهان تصویری فریده لاشایی را که ساده جلوه میکند درست ارج نهاد، تماشاگر باید در نظر داشته باشد که مذهب در هنر اسلامی نقش مهمی ایفا میکند. مذهب هم در گذشته و هم در حال حاضر بر نحوۀ تجلی این هنر اثر نهاده است؛ هم بر شکل آن و هم بر محتوایش. این امر موجب شده که هنرمندان در حوزۀ اسلام به آرایشهای انتزاعی روی بیاورند. به همین خاطر به گیاهان دست انداختند، به نمایش درختها و حیوانات پرداختند و وقتی بنمایههایی چون گیاهان و حیوانات را با هم آمیختند، اغلب چیزهایی خاص و عجیب پدید آوردند.» اصلیترین و مهمترین عنصر تصویری در آثار فریده لاشایی «درخت» است که در همراهی با زمین، آسمان و آب، تصویر و معنا میشود. درخت، نمادی از حیات، با ماهیتی زنانه، هویتی تغذیهکننده، حامی و پناهدهنده به حساب میآید. عنصری که تجسم باروری، زایش و رویش است و تکرار یگانگی آن در غالب آثار هنرمند بر نگاه شخصی و فضای منحصربهفرد هنرمند صحه میگذارد و نقش مکرر آن در آثار او توأم با حضور پیوسته و همیشگی رنگ سبز و آبی، هویت جغرافیایی هنرمند و تعلق او به سرزمین مادری خویش را یادآوری میکند. لاشایی، این ارتباط عمیق و تعلق را اینگونه شرح میدهد: «طبیعت حس اوّلیه و اساس زندگی را در من برمیانگیزد، حسی که در عشق تجربه میکنیم، نوعی از همانندسازی با طبیعت، شور هستی را در من برمیانگیزد و بدین ترتیب با عناصر درونی خود رابطه برقرار میکنم.» در کنار غلبۀ طبیعت، حضور اسب و پرنده نیز به ندرت به چشم میآید و چشمانداز نقاشانه و تغزلی هنرمند را به تکامل و بلوغ میرساند. تکامل و بلوغی که زبان نوگرا و انتزاعی آن نهتنها از ریشههای ایرانی بودن آن نمیکاهد، بلکه جویای زبانی تازه برای تبیین این معانی است. او مفهوم و ذات انتزاع را پروار میسازد و در ساحت آزادانۀ آن به خلق اثر مشغول میشود و در فراز و فرود فعل نقاشی؛ همواره دستمایههای شرقی و ایرانی ناخودآگاهِ وجود خویش را به یاری میطلبد.
لاشایی به مدد افسون انتزاع، طبیعت را بدل به خزانهای تصویری میسازد که به وسیلۀ آن، وابستگی رنگ، فرم، شکل، حالت و فضا را به نظاره و آزمون بنشیند و این وابستگی را تا حدی پیش میبرد که گویی مرز میان رنگ و فرم در عین تشخص، خلوص و شفافیت، از بین رفته و هر دو به کالبدی واحد بدل شدهاند. این کالبد واحد همان مقطع و معنایی است که آثار او را از سایر هنرمندان همعصر خویش جدا میسازد. او شوریدگی و تنش رنگها را در وضعیتی مهآلود قرار میدهد و فضایی از درهمتنیدگی رنگها و خطوط خلق میکند. فارغ از مجموعۀ مصدق و معدودی خودنگاره، هرگز رد و نشانی از تمایل او برای پرداختن به چهره و بدن انسانی نمییابیم. دلبستگی و تعلق او به طبیعت امری یگانه و ممتد است، او در این امتداد، تصویری تغزلی و شاعرانه را از طبیعت ارائه میدهد که گویی در انجماد یک توقف بازنمایی شده است و رخدادی را که در لحظه اتفاق افتاده به تصویر میکشد. میراث ارزشمند و قابل تأمل لاشایی در هنر نوگرای ایران همراهی جلوههای رنگ و خط با انتزاعی بومی است که سرشت معنایی طبیعت، آفرینش و حیات را بازنمایی و حقیقی میسازد. او در این مسیر، همواره از اهمیت رنگ و خط آگاه است و این آگاهی را در ارائۀ فرمها و بیان شخصی نقاشانۀ خود به کار میبندد. تعهد او به طبیعت و تکثر درختها در آثار او، در برخی موارد یادآور درختهای سهراب سپهری است و جهانی در مرز میان اشکال، فرمهای انتزاعی و فرمهای معنادار خلق شده و بر ابهام تصویر در آثار او میافزاید. وضعیتی که قدرتمندی خط را شلاقگونه بر تن رنگها مینشاند و نگاه بیننده را به دنبال خود میکشد. ارزش بصری خط در آثار لاشایی با وجود آنکه ریشه در هنر ایرانی دارد؛ هویتی مستقل را از آن خود ساخته و آن را به مدد و فراخور نگاه نقاشانۀ هنرمند پروار کرده است. نگاه هنرمند به طبیعت نگاهی توصیفی نیست، بلکه نگاهی مفهومی است و از همین جهت در آثار او معنا و مفهوم درخت بر فرم، نوع و کیفیت آن ارجح است. او در پی تسلط بر طبیعت نیست و آن را محدود و ساکن نمیکند، بلکه خروش طبیعت و طوفان آن را میطلبد و هجوم خطوط را برای بیان این عصیان معنایی به یوغ قلم خویش میآورد و این امر را به شاخصترین سیمای تصویری آثار خود بدل میکند. او نقاشیاش را از قواعد کلاسیک رها ساخته و ضربه قلمهای بیپروا و سریع، استفاده از تضادهای رنگ و فرم را جای آن نشانده و این جلوههای ثابت، زبان نقاشانۀ اوست؛ زبانی که سادگی و سرمستی را به معنا و زنانگی پیوند میزند و ثمر آن، آثاری را پدید میآورد که بازی شادمانۀ انتزاع و شکل است. او از معدود هنرمندان ایرانی است که انتزاع و اکسپرسیونیسم انتزاعی را در خوانشی بومی، معنا و ساختار بخشید. ساختاری که گفتمان نقاشانۀ آن، نشانههای هویت ایرانی را در توسلجویی به شمایل نمادها و آیکونهای بومی نمییابد بلکه به جستجوی لایههایی درونی و عمیق از معنا برآمده است و ماحصل این کنکاش و خلق پیوسته؛ میراث بصری پیشرو و مستقلی است که فریده لاشایی را در زمرۀ شخصیتها و هنرمندان پیشگام هنر نوگرای ایران قرار میدهد.
مجموعۀ مصدق
در دورۀ متأخرتر آثار فریده لاشایی، مجموعهای با نام «مصدق» وجود دارد که به دكتر «محمد مصدق» میپردازد و به جز آثار این دوره، لاشایی تقریباً هرگز به فیگور انسانی نپرداخته است و این امر بر اهمیت این مجموعه میافزاید. مجموعهای که غالب آثار آن تکرنگ هستند و تصویری گنگ و مبهم را از پیکر و چهرۀ دکتر محمد مصدق ارائه میدهند. این ابهام تصویری میتواند به ارزشگذاریها، ارزیابیها و قضاوتهای مختلفی اشاره کند که رویکرد و دستاوردهای این چهرۀ سیاسی را به بررسی و یا نقد نشستهاند. سایۀ این تصویر موهوم که با خطوط و ضربه قلمهای پیوسته تشدید و پوشیده شده است به مدد نام مجموعه برای بیننده به تکامل معنایی میرسد؛ و جدای از این نام، غلبۀ ابهام بصری در تصویر، چهرۀ مصدق را گنگ و ناپیدا ساخته است. در حقیقت لاشایی هنگام مواجهه با پیکره و چهره نیز لهجه و بیان بصری خویش را پیادهسازی میکند و با شیوۀ پرداختن به خطوط، رنگها و خلق فضایی وهمآلود و پرخروش، موضوع و مضمون اثر را به «نماد» تبدیل میکند. نمادی که تکلفی در بازآفرینی دقیق شمایل آن نمیبیند و خاطرۀ جمعی و حافظۀ تصویری مخاطب را بهوسیلۀ عنوان مجموعه به اجماع و تشخص میرساند و معنای مورد نظر خویش را بر مجموعه سوار میکند. او از طریق تمامی این ویژگیها، چهرهای تراژیک، ملموس، دست نیافتنی و بعید را از دستاوردها و آمال این چهرۀ سیاسی متجلی میسازد. پیکره و بدن سوژه روی از مخاطب گرفته و پشت به تصویر ایستاده و یا در حال حرکت است و با خطوط و ضربه قلمها احاطه شده است؛ و این چهرۀ ناخوانا و نادیدنی نهتنها بر ابهام تصویری، بلکه بر ابهام معنایی مضمون مجموعه میافزاید و معنایی متفاوت را به شخصیت و سوژۀ اصلی اثر میبخشد. معنایی که بهوسیلۀ مقایسه با سایر آثار هنرمندانی که دکتر محمد مصدق را تصویر کردهاند، مشخص و آشکار میگردد. لاشایی همانگونه که در بازنمایی طبیعت به توصیف، شرح و معرفی آن نپرداخته و مفهوم آن را نشانه میرود، در مجموعۀ مصدق نیز با خصایص و ویژگیهای بصری چهره و پیکره کاری ندارد و از لایۀ بیرونی آن عبور میکند و به جستجوی معنایی برونزاد میگردد.
منابع
[1] Vartan Hovanessian
[2] Vienna
[3] Riedel
[4] Tyrol
[5] Rosenthal
[6] Natalia Ginzburg
[7] Edita Morris
[8] Sotheby's
[9] Christie's
[10] Bonhams
[11] Edelgard Buhler
[12] Libertas
[13] Dusseldorf