اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

کارکردهای مفاهیم روانکاوانه در سینما / بخش اول : فروید - قسمت سوم

 

 ریو براوو - کازابلانکا - چاقو در آب

د ) نهاد (id) / من (Ego) / فرامن (SuperEgo)

در نظریات فروید ذهن انسان از سه قسمت نهاد ، اگو و سوپراگو شکل یافته است.

نهاد قسمتی از ذهن است که تجسم میل ناب را بازنمایی کرده و سرشار از لیبیدو[1] است. در قطبی دیگر سوپراگو قرار دارد که به تعبیری همان وجدان است. سوپراگو به عنوان نماینده فرهنگ و قانون کنترل کننده و ناهی نهاد است. در میان این دو قطب، من یا اگو که همان من شخصی و هویت سوژه انسانی است قرار گرفته و به تعبیری برساخته می‎شود. اگر این تعادل و هماهنگی میان این سه قسمت وجود نداشته باشد معمولا ناهنجاری‎هایی در شخص به وجود می‎آید. به عنوان نمونه اگر سوپراگو به اندازه کافی توسعه نیافته باشد[2] شخص انجام هر کاری را برای ارضای امیالش مجاز دانسته و در واقع طغیان لیبیدو در او رخ می‎دهد. این مساله بازنمودهای بسیاری در جهان سینما دارد. تمامی شخصیت‎های شرور فیلم‎های جنایی، کابوی‎های وحشی فیلم‎های وسترن، هیولاهایی مانند دراکولا و فرانکنشتاین و... در این دسته جای می‎گیرند.

سوپراگوی توسعه نیافته

کازابلانکا – مایکل کورتیز (1942)

در این فیلم ریک (با بازی همفری بوگارت) صاحب کافه‎ای است -که بارها در فیلم بیان می‎کند- که به هیچ چیز جز خودش فکر نمی‎کند (تفوق لیبیدو). در انتهای فیلم موقعیتی پیش می‎آید که او می‎تواند با معشوقه‎اش الزا (با بازی اینگرید برگمن) با به همراه داشتن مجوزهای خروج پرواز کند؛ اما در پایان فیلم نه تنها برای کمک به جبهه مقاومت فرانسه در جنگ حاضر به گذشتن از میلش می‎شود، بلکه حتی جان خود را نیز برای الزا و شوهرش (که عضو ارشد نهضت مقاومت است) به خطر می‎اندازد. در حقیقت مسیری که ریک طی می‎کند حرکت از یک سوپراگوی توسعه نیافته به تعادلی میان سوپراگو و نهاد خود است.

ریوبراوو – هاوارد هاکز (1959)

اگر شخصیت‎های شرور و کابوی‎های وحشی در سینمای وسترن نمادهای طغیان نهاد باشند به این ترتیب شخصیت کلانتر به عنوان مجری نظم و قانون بازنمائی سوپراگوست. در این وسترن کلاسیک، دود (با بازی دین مارتین)، معاون کلانتر (با بازی جان وین) است که دچار ضعف و نیست گرایی ناشی از الکلی بودن است. او سرانجام در برابر میلش به الکل ایستاده و به کلانتر در غلبه بر اشرار کمک می کند.

سوپراگوی بیش از حد توسعه یافته[3] 

این نابهنجاری در مقابل توسعه نیافتگی سوپراگو قرار دارد. شخصی که به این عارضه مبتلاست در سراسر طول زندگی اش مدام با احساس گناه و عذاب وجدان روبه روست. در سینما نمونه های بسیاری از قهرمانان هستند که با این مساله دست به گریبان هستند.در فیلم پسران کتی الدر (هنری هاتاوی - 1956) جان الدر با بازی جان وین که پسر بزرگ خانواده است در تمام طول زندگی اش بار گناه ناشی از ترک کردن مادر فقیرش را بر دوش می کشد و این موضوع تمام کنش های او را در زندگی تحت الشعاع قرار می دهد.هم چنین در فیلم بتمن (تیم برتون - 1989) نیز ابرقهرمان پس از آنکه شاهد مرگ والدینش بوده و از اینکه برای نجات دادن آن ها اقدام موثری انجام نداده است دچار احساس عذاب وجدان شدیدی می شود که تمام طول عمر خود را صرف مبارزه با ژوکر (نماینده طغیان لیبیدو) و دار و دسته اش می کند.

ه ) پارانویا یا روان پریشی شیزوفرنی

امیل کریپلین روانشناس آلمانی این اصطلاح را برای نوع خاصی از بیمارانش به کار برد که از توهم رنج می‎بردند. پس از مطالعات فروید این عارضه به شکل کامل‎تری مورد بررسی قرار گرفت. در تعریف عام آن، حالتی است که شخص در آن با اهمیت فوق العاده و خارج از اندازه‌ای که به سلامت جانی و مالی خود می‌کند، خود را شکنجه می‌کد. این گونه از افراد مدام در این فکر هستند که عواملی انسانی، طبیعی یا ماورا طبیعی خودشان، دارایی و افراد خانواده‎شان را تهدید می‌کنند و همه، در فکر توطئه‎چینی بر ضد آن‎ها هستند. کامل‎ترین اثر سینمایی که به این مسئله پرداخته است فیلم یک ذهن زیبا (ران هاوارد – 2001) است که در آن شخصیت ریاضی‎دانی به نام جان نش (با بازی راسل کرو) مدام در این اندیشه است که عده‎ای قصد به قتل رساندن او را دارند و تماشاگر نیز چون مدام از نماهای نقطه نظر (POV) جان شاهد ماجراهاست مثل او دچار این توهم می‎شود. تنها در انتهای فیلم است که ما در می یابیم جان مبتلا به پارانویاست.

و ) اضطراب اختگی و نمادهای فالیک[4]

در بحث مربوط به عقده ادیپ گفته شد که کودک تا پیش از گذشتن از این مرحله به پدر به عنوان یک رقیب قدرتمند جنسی در تصاحب مادر می‎نگرد. این موضوع چنان ذهن او را مشغول می‎کند که مدام از این مسئله واهمه دارد که مبادا پدر او را به خاطر داشتن این میل مضروب یا اخته کند. این امر زمانی حل و فصل می‎شود که کودک پسر به عنوان کسی که بعدها  نقش نمادین پدر را بر عهده خواهد گرفت این میل را به صورت یک تابو یا گناه در خود درونی کند و صاحب وجدان (سوپراگو) شود.

یکی دیگر از مسائل مهم برای کودک پسر علاقه مفرط او به اسلحه یا چاقوست که فروید آن‎ها را نمادهای فالیک (حاوی نماد نرینگی) می‎نامد که از طریق آن‎ها کودک پسر سعی در نشان دادن رشد یافتگی و مردانگی خود به اطرافیانش است. در سینما فیلم‎های بسیاری اضطراب اختگی و نمادهای فالیکی در بسیاری از فیلم ها مورد توجه قرار گرفته‎اند که از جمله آن‎ها می توان به فیلم شین (جورج استونز – 1953) ، طالع نحس (ریچارد دانر – 1963) و درخشش (استنلی کوبریک – 1980) اشاره کرد. یکی از مهم‎ترین این فیلم‎ها فیلم چاقو در آب (1962) ساخته‎ی رومن پولانسکی است که در آن یک پسر جوان به شکل اوتواستاپ سوار اتوموبیل یک زوج بورژوا که برای تعطیلات به سفر با قایق شخصی می‎روند؛ می‎شود. در طول فیلم مرد بورژوا سعی می‎کند تا از هر طریقی شخصیت پسر جوان را در برابر همسرش خرد کند. در این میان تنها ابزار برتری پسر چاقویی است که او می‎تواند با آن حرکات سریع نمایشی انجام دهد و این چیزی است که مرد را دچار حسادت می‎کند. در لحظه‎ای از فیلم مرد چاقوی پسر را به درون آب می‎اندازد و پسر نیز به دنبال چاقویش به درون آب می‎پرد. مرد نیز که مورد سرزنش همسرش قرار گرفته برای نجات پسر به درون آب می‎پرد و در این میان پسر به درون قایق آمده و با همسر مرد عشقبازی می‎کند. در این فیلم چاقو که در عنوان فیلم هم آمده کاملا به شکل یک نماد فالیکی (نرینگی) عمل می‎کند.

 

فهرست منابع:
تفسیر خواب، زیگموند فروید، ترجمه‎ی شیوا رویگریان
درآمدی بر روانشناسی فروید، الین کیز، ترجمه‎ی هوشنگ مقیمی
لذت بصری و سینمای روایی، لورا مالوی، ترجمه‎ی ترجمه‎ی فتاح محمدی

 

 

[1] لیبیدو (Libido) به تعبیر فروید شور و میل ناب زیستن و تجسم برآوردن و ارضای امیال است.

[2] Underdeveloped Superego

[3]Paranoia or schizophrenia

[4]Castration Anxiety and Phallic Symbols

 

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: دکتر مهدی ملک

استادیار دانشگاه آزاد اسلامی

سمت در آکادمی هنر: دبیر روانکاوری


نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما