اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

نقد فیلم عمودی ایستادن آلن جیرادی/ موردِ عجیب و غریبِ جیرادی

 

 

آلن جیرادی بعد از سه سال دوباره با فیلم «عمودی ایستادن» به بخش مسابقه‌ی کن بازگشته است. او سه سال پیش فیلم جنجالی «بیگانه‌ای از برکه» را در همین بخش کن داشت. فیلمی که هر چند نتوانست سهمی در جوایز نهایی کن داشته باشد اما در پایان سال 2013 از سوی نویسندگان مجله‌ی کایه‌دوسینما به عنوان بهترین فیلم سال و بالاتر از فیلم برنده‌ی نخل طلای آن سال کن؛ زندگی آدل، انتخاب شد. 

 

سکس و مرگ. این دو مفاهیمی هستند که بارها در سینمای آیرونیک جیرادی بازپرداخت شده‌اند. مفاهیمی که البته در فیلم اخیر جیرادی نیز حضور چشمگیری دارند. البته «عمودی ایستادن» ویژگی دیگری هم دارد که ممکن است به ندرت در فیلمی سینمایی آن هم در چنین ابعادی مشاهده کنید. فیلم جیرادی کاراکترهایی غریب دارد که حضور توامانشان در یک زمان و مکان ممکن است که شما را به یاد یک جوک بیندازد! یک کشاورز، یک احمق و یک چوپان! این‌ها به واقع فیگورهای اصلی فیلم جیرادی هستند. کاراکترهایی که در تمام طول فیلم «عمودی ایستادن» در حال قدم زدن و راهپیمایی‌اند.


به واقع جهان این کاراکترها همچون یک جوک گسترده است. یعنی معنای حقیقی لفظ هر کس و هر چیزی می تواند وارد بار شود. و جهانی است سراسر فروبسته. و جیرادی واقعن در این مورد افراط می‌کند. به فرض او زایمان زنده و خیلی واضح فیلم را در کلوزآپی طولانی و کلینیکی به ما نشان می‌دهد. یا کاراکتری را وامی‌دارد که جلوی دوربین او زهر بنوشد و سپس به آرامی آن قدر به او تجاوز کنند که جان بکند!


در هر صورت من بالشخصه ترجیح می‌دهم که فیلم اخیر جیرادی را یک جفنگ بنامم. البته قصدم از به کار بردن چنین کلمه‌ای ابداً تحقیر فیلم او نیست. هر چند همچنان فیلم را دوست ندارم. اما منظورم از جفنگ در اینجا همان اصطلاحی است که ما انگلیسی زبان‌ها زیاد به کار می‌بریم: Talk nonsense. که به عبارتی می‌شود همان سخن بی‌معنا گفتن. مهمل سخن گفتن و از این قبیل. فیلم جیرادی از این نظر جفنگ است که عامدانه با خلق سه کاراکتر غریب و در برخی از موارد ابله دارد بیهوده‌گویی و مهمل‌بافی می‌کند. اولین کاراکتر او لئو با بازی دیمین بونارد است که به گونه‌ای مابین دو کاراکتر اصلی فیلم سرگردان است. او گاه طرف بانوی دپرس فیلم است و گاه طرف کشاورز.

 

سپس ما با بانوی چوپان طرفیم. کاراکتری که گویا با عوارض دپرشنِ بعد از زایمان دست به گریبان است. ما مدت زمانی را با او می‌گذرانیم اما متوجه وضعیت بحرانی او نمی‌شویم. و سپس او را برای آشنایی با کاراکتر دیگر رها می‌کنیم. او یک کشاورز نابهنجار است که ازفرط نفرت‌انگیزی حتی از لئو نیز جلو می‌زند. اما اینکه چگونه کاراکترهای دیگر در فیلم مدام سعی در کنار آمدن با این کاراکتر می‌کنند از عجایب فیلم است! به واقع فیلم جیرادی گاه به گونه‌ای پیش می‌رود که بیننده گمان می‌کند الان است که لئو از روی ترحمم که شده گلوی کشاورز الدنگ را می‌گیرد و آنقدر می‌فشارد تا جان بکند! اما این فقط یک حدس نادرست است! جیرادی قصد ندارد هرگز شما را از عذاب دیدن کاراکترهایی که خلق کرده رها سازد.

 

با این حال، باید بگویم که با توجه به ایده‌های نپخته‌ی فیلم جیرادی و پیچ و تاب خوردن‌های روایی و متوالی فیلم، «عمودی ایستادن» فیلم کاملی نیست. جیرادی یک طبیعت‌گرای بالذات است. او طبیعت بکر روستایی فرانسه را با چشم شاعرش به ما نشان می‌دهد. همچنین او برای القای هر چه بیشتر حضور طبیعت در فیلم از صدای باد نیز در فیلمش استفاده کرده است. تا آن جایی که گاه صدای باد در فیلم نابهنجار و آزاردهنده می‌شود. که البته این می‌تواند عامدانه باشد. زیرا که در نهایت به نظر می‌رسد جیرادی فیلمی برای آزار دادن و دفع کردن مخاطبین ساخته است. و البته گویا در این مورد مشخص موفق بوده است.

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما