اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

نشریات خارجی در مورد فیلم «فروشنده» چه نوشته‌اند؟

 

 

«فروشنده»، هفتمین فیلم بلند اصغر فرهادی، زندگی زوج جوانی از قشر متوسط تهران را به تصویر می‌کشد که در ابتدای داستان، اجرای نمایشنامه «مرگ فروشنده»، اثر آرتور میلر، را تمرین می‌کنند. عنوان فیلم نیز به همین نمایشنامه اشاره دارد. عماد (شهاب حسینی)، دبیر ادبیات و رعنا (ترانه علی‌دوستی)، همسر خانه‌دارش، به ترتیب نقش ویلی لومن، فروشنده شکست‌خورده، و لیندا، زن او، را در تمرین ابتدایی نمایشنامه بازی می‌کنند.درست در حین تمرین، آنها مجبور به ترک خانه و رفتن به جای دیگری می‌شوند، چون ساختمان محل زندگی‌شان در حال فروریختن است.


در خانه جدید متوجه می‌شوند که مستأجر پیشین، زنی به نام آهو، که نام نخست و تغییریافته فیلم فرهادی «نامه‌ای به آهو» نیز به او اشاره داشته، بخشی از اثاث خود را همراه نبرده و حاضر نیست برای بردن آن‌ها برگردد. دوستی که آپارتمان را برای‌شان پیدا کرده، درباره مستأجر قبلی چیزی به آنها نگفته بود.

 

کمی بعد مشخص می‌شود که آهو یا به تعبیری «فروشنده‌» ناپیدای فیلم، با مردان متعددی رابطه داشته است. سپس در صحنه‌ای دیگر وقتی رعنا در خانه تنها است، فردی که در ظاهر از مردان مرتبط با مستأجر قبلی است، وارد خانه می‌شود و در حمام به او حمله می‌کند. این مرد به تعبیری همان «مشتری» یا مظنونی است که داستان برای یافتن او ادامه پیدا می‌کند. پس از این حادثه رعنا رفتارهای غیرمنطقی از خود نشان می‌دهد، حساس‌تر می‌شود و این، مقدمه وضعیت ناخوشایند بعدی است که در آن عماد با حس انتقام برای اتفاقی عمل می‌کند که همسرش طی آن آسیب دیده است.

 

درام اجتماعی

 

در مطبوعات فرانسه عنوان فیلم از ابتدا «مشتری» (Le Client) ترجمه و خود اثر، درامی اجتماعی-اخلاقی با سبکی ایجازگرا ارزیابی شده است. روزنامه «لوموند» در شماره روز بیست و سوم ماه مه خود ضمن اشاره به شباهت اثر با کارهای پیشین فرهادی مانند «جدایی نادر از سیمین»‌ و «گذشته»، از نوعی «بازی با سانسور» و تأثیر رعایت اقتضاهای وزارت ارشاد ایران و محدودیت‌ شرایط در بعضی صحنه‌های فیلم گفته است.

 

خودداری رعنا از مراجعه به پلیس و دادگاه برای شکایت از آسیبی که به او وارد شده، و همین‌طور شیوه نمایش صحنه حمام او، از دید لوموند وضعیت جامعه ایرانی را نشان می‌دهد که در آن دورویی، ادب دروغین و در اصل خشونت جریان دارد و تمام این‌ها را به دشواری می‌توان به زبان فیلم ترجمه کرد. لوموند در پایان نتیجه گرفته است: «چرخه رویدادهای فیلم فروشنده سرانجام انسانیت شخصیت‌های آن را به بیان ساده موضع‌ این شخصیت‌ها در برابر انتخابی اخلاقی تقلیل می‌دهد.» این انتخاب اخلاقی، تلاش برای یافتن فرد مظنون و چگونگی رویارویی با آسیب زدن او به رعنا را نیز در بر می‌گیرد.

 

فیلمی «مصنوعی و اخلاق‌محور»

 

نشریه فرانسوی «لو پوئن» نیز در ماه مه در مطلبی نوشت که فروشنده بهترین فیلم فرهادی نیست و محور کلی آن مانند کار برنده اسکار او، جدایی نادر از سیمین، زوجی است که بار دیگر در تهران با مشکلاتی در زندگی مشتر‌ک‌شان دست و پنجه نرم می‌‌کنند.یادداشت لو پوئن همچنین به نقد اجتماعی شناخته‌شده در کار فرهادی اشاره می‌کند که در پس این اثر او هم نهفته است.

 

هفته‌نامه فرهنگی «تِله‌راما» در فرانسه نیز در یادداشتی به قلم پیر مورا نوشت: «حساسیت فرهادی در فیلم جدیدش به نوعی نظام متعارف تبدیل شده و دیگر برای بیننده باورپذیر نیست.» او همچنین فیلم را «مصنوعی» و «بسیار اخلاق‌محور» ارزیابی کرده و نوشته است که تمام شخصیت‌ها از عماد، «قهرمان انتقام‌جوی» آن گرفته تا روسپی ناشناخته و «مشتریان او» مدام محکوم به نظر می‌رسند و هرگز پشیمانی‌ یا تجدیدنظری در آن‌ها به چشم نمی‌خورد. مورا تنها رعنا، شخصیت «قربانی خشونت» در داستان را فردی می‌داند که احساسات انسانی از خود نشان می‌دهد.

 

نشانه سانسور

 

در عین حال، هفته‌نامه فرانسوی «پاریس مَچ» با نگاهی مثبت به موضوع پرداخت و اشاره کرد: «فیلم، به‌‌دقت ساختار یافته و بسط روایت و گره‌گشایی آن از منطقی طبیعی پیروی می‌کند. با وجود این، ”طبیعت” انسان همواره متغیر است. داستان فیلم فروشنده ساده، اما پیوستگی‌های آن پیچیده است».این نشریه همچنین مقصود کارگردان را پرداختن به تناقض‌های جامعه ایران و بروز آن در زندگی زوجی جوان و تحصیل‌کرده دانسته و در پایان نوشته که «می‌توان مشتریاین فیلم شد».

 

در میان نشریه های انگلیسی‌زبان، «هالیوود ریپورتر» در آمریکا در نقدی به قلم دبورا یانگ فیلم را ادامه سیر و سفر کارگردان فیلم گذشته، در سویه‌های تاریک روان انسان دیده و از جمله به تناقضی اشاره کرده که اجرای نمایشنامه‌هایی مانند مرگ فروشنده در فرهنگ ایرانی با آن روبه رو است، حتی با وجود این که اثر میلر تنها صحنه‌ای از زندگی شخصیت‌های فیلم فرهادی را تشکیل داده است. این منتقد می‌نویسد: «دیدن صحنه‌ای از اثر کلاسیک تمام-آمریکایی مرگ فروشنده با اقتباس فارسی و نمایش آن در ایران سرگرم‌کننده است، اما نه چیزی بیشتر. آن هم در جایی که دشواری‌های غیرمنتظره‌ای به وجود می‌آیند، وقتی که شخصیت طنازی مانند خانم فرانسیس را با حجاب کامل نمایش بدهید، وقتی دیالوگ نشان می‌دهد که او کاملاً پوشیده است.»

 

نویسنده از مشکل سانسور در مورد نمایش‌هایی از این دست نیز می‌نویسد: «خانم فرانسیس» در نمایشنامه میلر همان فردی است که ویلیام، شخصیت اصلی آن، با او رابطه‌ای خارج از ازدواج خود دارد و نمایش چنین وضعیتی در فیلم فروشنده یا در حین اجرای نمایش در ایران با مشکل مواجه می‌شد. با وجود این، دبورا می‌نویسد که فرهادی سینمای جدید ایران را متحول کرده و آن را به راهی غیر از مسیر کارگردانانی چون محسن مخملباف و عباس کیارستمی برده است.

 

کاری «خوش‌ساخت و ارزشمند»

 

روزنامه بریتانیایی «گاردین» نیز در نقد مفصلی از پیتر بردشاو به فروشنده پرداخته بود. بردشاو به شباهت کار فرهادی، با سبک میشائیل هانکه، کارگردان اتریشی، و میکل‌آنجلو آنتونیونی، کارگردان ایتالیایی، اشاره کرده و جدایی نادر از سیمین و «درباره الی» را شاهدهای این شباهت دانسته است.

 

با وجود این، او فروشنده را درامی «خوش‌ساخت و ارزشمند» و همچنین شبیه به «چهارشنبه‌سوری»، فیلم دیگر فرهادی ارزیابی می‌کند که شکل معماگونه جدایی نادر از سیمین را ندارد. بردشاو در پایان همچنین می نویسد: «هوشمندی مطلق موجود در فیلمسازی فرهادی، اثر او را بسیار تماشایی می‌کند. فقط فیلمسازی با تسلط او می‌تواند جایی هم برای میزان متهورانه‌ای از کمدی در فیلم خود باقی بگذارد: عماد در کلاس از خستگی چرت می‌زند و شاگردانش برای گرفتن سلفی‌های خند‌ه‌دار در کنار صورت خرو‌پف‌کنان آقای معلم ژست‌ می‌گیرند.»

 

نشریه آمریکایی «ورایتی» نیز نقدی از اُوِن گلیبرمن منتشر کرد که فروشنده را «گوهری خوش‌تراش از تعلیق نئورئالیستی» و ایجازگرا نامیده است. نویسنده همچنین از تأثیر سبک آلفرد هیچکاک، کارگردان آمریکایی بر تکنیک آثاری مانند فروشنده گفته و فرهادی را از بهترین نمونه‌های این تأثیرپذیری دانسته است. او همچنین نوشته است: «هنوز وقتی فیلم‌های جدایی نادر از سیمین، گذشته یا کار تازه او فروشنده را تماشا می‌کنیم، مجذوب آنها می‌شویم. ما مسحور نوعی شگرد معکوس و نامحسوس می‌شویم […] مجذوب روندی می‌شویم که تنها می‌توان آن را تعلیق نامید، این هیجان‌انگیز است، اما این تعلیق کاملاً با همان چیزی پیوند دارد که در ذهن و قلب شخصیت‌های فیلم می‌گذرد.»

 

شباهت دستمایه‌ها

 

در کنار نقدهای موافق و مخالف، سایه «حقایق درباره لیلا، دختر ادریس»، فیلم‌نامه بهرام بیضایی، و فیلم «مستأجر»، ساخته رومن پولانسکی، از نظر شباهت دستمایه‌ها و درونمایه روایی بر سر فیلم فروشنده سنگینی می‌کند: در هر دو اثر یادشده از بیضایی و پولانسکی ساکن خانه‌ای جدید با پیامدهای زیستن در مکانی مواجه می‌شود که پیش‌تر فردی در آن زندگی کرده و رد پای زندگی گذشته مستأجر قبلی سرانجام بر وضعیت ساکنان جدید خانه هم بر جا می‌ماند. با این همه، کار بیضایی فرصت تبدیل به فیلمی بر پرده سینما را نیافت.

 

هر چند فروشنده در نخستین روز اکرانش در سینماهای تهران با فروشی بیش از ۲۵۰ میلیون تومان رکورد فروش روز اول فیلم‌ها در سینمای ایران را شکست، اما منتقدان سینمایی هنوز جدایی نادر از سیمین را بهترین کار او می‌دانند.

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما