اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

پرونده آبان‎ماه: امید استعلایی / بررسی سینمای دنی بویل

 

 

برای مطالعه نقد هر یک از آثار دنی بویل بر روی پوستر آن فیلم کلیک نمایید:

 

127 ساعت  میلیونر زاغه نشین  سانشاین  28 روز قبل

 127 ساعت (2010)    میلیونر زاغه نشین (2008)    سانشاین (2007)    28 روز بعد (2002)

 

 

the beach  a life less ordinary  trainspotting  shallow grave

ساحل (2000)    یک زندگی پیشپا افتاده (1997)    قطاربازی (1996)    گور كم‌عمق (1994)

 

 

درباره‎ی سینمای دنی بویل

 

پرونده آبان‎ماه به دنی بویل کارگردان صاحب سبک سینمای انگلستان اختصاص داده شده است. کارگردانی که فیلم‎هایش تجارب خاصی در سینما محسوب می‎شوند و هر کدام چند سال بعد مورد الهام کارگردانانی دیگر قرار گرفت و به فیلم‎های شاخص سینما بدل شدند. شاید مخاطبی که امروز با سینمای بویل آشنا شود کارهایش را با نمونه‎های مختلفی تطبیق دهد و آن را کمی پایین‎تر ببیند؛ اما باید توجه داشته باشد که فیلم‎های او پیش‎تر بودند و تجارب خاصی را در اختیار کارگردانان دیگر قرار داده‎اند. فارغ از نزدیک بودن انتشار پرونده به سالروز تولد بویل دلیل اصلی اختصاص یافتن پرونده به او، محجور بودنش در کشورمان است. دنی بویل با این‎که هفده سال است فیلم می‎سازد، تنها سه سال پیش به دلیل ساخت فیلم میلیونر زاغه نشین Slumdog Millionaire و بردن اسکار در ایران شناخته شد و شاید خیلی‎ از فیلم‎هایش را علاقه‎مندان سینما ندیده باشند. وی در آثارش انسان را در مقابل بدویت، طبیعت و هویت انسان بودن قرار می‎دهد. شخصیت‎هایش در مخمصه گرفتار می‎شوند و کلید حل ماجرا توکل به خداوند و امیدی وصف ناپذیر است.


دنی بویلدنی بویل متولد بیستم اكتبر 1956 در محله رادكلیف شهر منچستر انگلستان، از كارگردانان و تهیه‌كنندگان سرشناس سینمای جهان است كه در خانواده‌ای مقید به اصول مذهبی –کاتولیک- پرورش یافت و زمانی که چهارده سالهداشت برای کشیش شدن به مدرسه مذهبی درویگان رفت اما در انتها آن را به قصد دنبال کردن هنر ترک کرد. در کنار مذهب علاقه مفرطی به هنر داشت و همیشه اینک آخرالزمان Apocalipto Now ساخته فرانسیس فورد کاپولا را می‎ستود. در زمانی که دانشجوی دانشگاه تورلینگ سالسین شهر لنک‎شایر در بولتون بود چندین نمایشنامه را به صحنه برد و کارگردانی تئاتر را تجربه کرد. در مقطع تکمیلی به دانشگاه بانگور رفت و در همان‎جا با فرانسیس باربر آشنا شد.

وی پیش از ورود به دنیای سینما، به‌عنوان تهیه‌كننده‎ی‌ BBC مشغول به‌كار شد و حاصل آن 6 سال تهیه کنندگی و کارگردانی سریال‎ها و برنامه‎های مختلف شد، تا این‌كه اولین فیلم بلند خود را در سال 1994 به‌نام گودال كم‌عمق Shallow Grave ساخت. این فیلم پرفروش‌ترین اثر سینمای انگلیس در سال 1995 شد و فارغ از موفقیت مالی سبک خاصی را برای بویل رقم زد و در این میان یوان مک‎گرگور را به سینما معرفی کرد. موفقیت‎های فیلم اولش جسارت او را بیش از پیش کرد و فیلم قطار بازی Trainspotting براساس رمانی از اروین ولش رقم خورد. قطاربازی بویل را به یک چهره بدل کرد. کمدی سیاه انگلیسی یک گام پیش رفت و یکی از مؤثرترین فیلم‎های تاریخ سینما در زمینه افیون ساخته شد. فیلم بویل شاید مورد الهام آرنوفسکی برای ساخت مرثیهای برای یک رویا Require For A Dreamقرار گرفته باشد. قطاربازی کاندید اسکار شد تا بویل از انگلستان به جهان معرفی شود.

وی پس از تحسین‎های مختلف فیلمش به هالیوود رفت و از سوی کمپانی «فاکس» برای ساخت چهارمین قسمت بیگانه‌ Alien به آمریکا دعوت شد، اما با کمپانی «فاکس» به توافق نرسید و یك زندگی پیشپا افتاده A Life Less Ordinary را با حمایت مالی فیگمنت فیلم و کانال چهار انگلستان ساخت. کمدی رومانتیکی که یادی از کمدی‎های اسکروبال کلاسیک می‎کرد. شاید ساخت بیگانهمهم‎تر می‎نمود و خودش هم فیلم کوتاهی در این زمینه دارد؛ اما با عدم شکل پذیری آن قرارداد سبک کاری بویل از دست نرفت و تا به حال فیلم سفارشی نساخته است. فیلم یک زندگی پیشپا افتاده سوای نشان دادن قابلیت‎های مک‎گرگور برای کامرون دیاز هم موفقیت چشم‎گیری را حاصل نمود.

پروژه‌ بعدی بویل اولین همکاریش با الکس گارلند و اقتباس از رمانش به نام ساحل The Beach بود كه خط تمایزی بین زندگی غربی، شرقی و بدوی کشید و نتیجه‎گیری جالبی ماحصل آن بود. در این فیلم لئوناردو دی‎کاپریو نقش اصلی آن را بازی کرد. همکاری با گارلند در  28 روز بعد 28 Days Later و سانشاین Sunshine ادامه یافت. بویل که نتوانست با مخاطبانش ارتباط گذشته را برقرار کند دست به یک تغییر ژانر اساسی در کارش زد و حاصل آن 28 روز قبل شد. ژانر ترسناک در اوایل دهه‎ی اول قرن بیست و یکم اگر چند فیلم موفق داشته باشد یکی از آن‎ها 28 روز قبل است. ژانری که شاید خیلی از کمپانی‎ها آن را جدی نگرفته‎اند و کمتر فیلم موفقی را سالانه در این ژانر –که سالانه تعداد فیلم زیادی به آن اختصاص می‎یابد- می‎توان نام برد. بویل مانند بسیاری از فیلم‎های موفق ژانر، از کلیشه‎های آن آشنایی زدایی کرد. فیلمی که درام و شخصیت‎پردازی حساب شده‎ای داشت و فارغ از ایجاد هراس همان تم امید استعلایی در آن قابل بازشناخت بود.

دنی بویل که در هر ژانری تجاربش خوب از کار درآمده بود فیلم بعدیش میلیون ها Millions یک کمدی جنایی خانوادگی برای شبکه BBC بود که دنیای کودکانه را در کنار دنیای تبهکارانه گذاشت و تحسین محافل مختلفی را از آن خود کرد. ساخت میلیون را شاید بتوان حسی از دنیای الیور توییست و داستان‎های مشابه انگلیسی در این زمینه دانست که بویل دغدغه خود می‎دیده است. پس از دو تجربه موفق، فیلم بعدیش باز هم در ژانری دیگر رقم خورد و البته این برای اولین بار بود که تا نزدیکی شکست هم پیش رفت. سانشاین در ژانر علمی-تخیلی به مأموریت سفینه‎ی ایکاروس و پدیده گرم شدن و از بین رفتن زمین می‎پرداخت. تم‎های آخرالزمانی در آثار بویل با دیگر آثار تفاوت زیادی دارد. شاید خطری دنیا را تهدید کند اما این امید است که همه را بر آن می‎دارد تا به حل مشکل بپردازند. یک سال پس از ساخت این فیلم زمانی که رئیس هیئت داوران جشنواره آستین بود بیش از 180 درجه گردش داشت و از فضا به هند سفر کرد و آن هم شهر شلوغی هم‎چون بمبئی که یکی از بزرگ‎ترین شهرهای جهان محسوب می‎شود. پس از ساخت این فیلم در مصاحبه‎ای اعلام کرد شهرهای پرازدحام را بسیار دوست دارد و شاید روزی در مورد نیویورک فیلم بسازد.

میلیونر زاغه نشین انواع و اقسام افتخارات را فتح کرد. دنی بویل در کنار مایک نیکولز (فارغ التحصیل)، میلوش فورمن (پرواز بر فراز آشیانه فاخته)، ریچارد آتن‎برو (گاندی)، الیور استون (جوخه)، استیون اسپیلبرگ (فهرست شیندلر) و آنگ لی (کوهستان بروک‎بک) تنها هفت کارگردانانی بودند که تمام جوایز اصلی کارگردانی (انجمن کارگردانان، بفتا، گلدن گلوب و اسکار) را برای یک فیلم در یک سال فتح کردند. فارغ از کارگردانی خوش ساخت فیلمنامه سیمون بیوفوی یکی از به یادماندنی‎های سینما خواهد بود. بویل یک درام بالیوودی تمام عیار را عرضه کرد و نشان داد سینمای سطحی هند هم می‎تواند روزی در بهترین جایگاه بنشیند. او فیلمساز باهوشی است و از همه تجارب خود بهره برده و یکی از ان‎ها موسیقی شناسی است. موسیقی فیلم‎هایش همیشه مورد تحسین واقع شده است و با میلیونر زاغه نشین ای‎آر رحمان به دنیا معرفی و ترانه Jai ho یکی از ماندگارترین‎ها شد. بویل در میلیونر زاغه نشین روابط اجتماعی، زندگی در طبقات فرو دست، رویا و امید و دنیای بزهکاری را با درامی درخشان به تصویر کشید. همکاری تیم میلیونر زاغه نشین Slumdog Millionaire در فیلم بعدی 127 ساعت 127 Hours -درامی دیگر- ادامه پیدا کرد و باز هم شاهد فیلم موفق دیگری بودیم که در شش بخش هم کاندید اسکار شد. آخرین فیلم بویل که تا به حال اکران شده حکایت غریبی از امید به خداوند داشت. امیدی که در تمام آثار دنی بویل همراه بود و این بار در نبرد سخت آرون با یک تخته سنگ فقط یک چیز گره‎گشا بود و آن امیدی بود که آرون به یاری خداوند داشت و دیگر به هیچ‎کس و هیچ‎چیز فکر نکرد. آرون رهایی یافت و بویل ادای دین موفقی به نگره مذهبی خود داشت. از موارد مهم دیگر در مورد فیلم سبک کارگردانی او بود. تیم حرفه‎ایش در آن همه شلوغی بمبئی و آن درام پرهیاهو این بار در میان یک صخره کار را دنبال کردند و 127 ساعت را در عین سادگی به یک فیلم به یادماندنی تبدیل کردند.

 

دنی بویل هیچ‎گاه تسلیم عقاید استودیویی نشده است کارش را در انگلستان پی گرفت و علی‎رغم در هم تنیدگی سینمای انگلستان و آمریکا او جزء معدود کارگردانان انگلیسی است که آثارش انگلیسی است و روی فیلمسازان مهمی تأثیرگذاشته است. در هر ژانری و هر مکانی دست به تجربه زده است و آن‎قدر در بریتانیا تشخص پیدا کرده تا به عنوان مدیر هنری المپیک 2012 لندن برگزیده شود. پس از برگزاری المپیک به سراغ ساخت تریلر جنایی خلسه Trance خواهد رفت که بازیگران اصلیش جیمز مک‎آوری، وینسنت کسل و روزاریو داوسون خواهند بود.

 

 

 

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر

دیدگاه‌ها  

+3 #3 سعید جواهری 1392-05-09 15:57
خشونت ، رابطه ، ذهن و فراموشی
فیلم خلسه Trance یک فیلم تحسین برانگیز در سبک خود می باشد
سر در گرمی در عین سادگی ،
ماجرای رابطه یک فرد را با مشاور خود را حکایت میکند . که منجر به خشونت میشود و مشاور از هیپنوتیزم کمک میگیرد تا خود را از خاطرات وی حذف نمایید.
این حذف شدن حافظه باعث سرگزدان کردن بیننده نیز میشود.
داستانی از طمع آدمها ، عشق و حسادت.
داستان در حول ماجرای دزدی از یک گالری بزرگ نقاشی شروع میشود و در پی آن سرقت اثری بزرگ از گالری.
در این حین حوادث فراموشی با حوادث سرقت اتفاقاتی را سر میدهد که دیدن این فیلم را خالی از لطف نمی کند.
با نهایت تشکر
نقل قول کردن
+2 #2 Guest 1390-08-14 22:10
آقا حرف درستی زدید که بویل شناخته نشده منم فقط همون دو فیلم آخرش رو دیده بودم و می دونستم مال خودشه وگرنه اون کار دی کاپریو و اون یکی که کامرون دیاز توش بازی کرده رو هم دیده بودم و نمی دونستم مال اونه
نقل قول کردن
+4 #1 Guest 1390-08-14 01:01
از خواندن نقداتون لذت بردم و یاد گرفتم
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما