نقد رمان در جستوجوی زمان از دست رفته اثر مارسل پروست؛ فانوس جادویی زمان
- توضیحات
"مارسل پروست خالق حماسه مدرن است و رمان در جستجوی زمان از دست رفته، سیر و سلوک انسان مدرن. این سیر و سلوک در دنیایی به وقوع میپیوندد که هنجارهای متافیزیکی آن بهکلی بر هم ریخته، ازل و ابد جابهجاشده و انسان سرگشته در آن، حقیقت مطلق را میجوید. مسیر کاوش انسان پروستی اما جادهی عرفان سنتی نیست، در اینجا هنر جانشین عرفان میشود".
عبارت بالا متن پشت جلد کتاب " فانوس جادویی زمان " تازهترین اثر داریوش شایگان است. شایگان پژوهشگر و فیلسوف ایرانی است که غالب آثارش به زبان فرانسوی و در حوزه فلسفه تطبیقی است. جدیدترین اثرش پیرامون افکار مارسل پروست و رمان هفتجلدیاش بهتازگی از سوی انتشارات فرهنگ معاصر به بازار عرضهشده است. شایگان در پیشگفتار کتابش هدف از نگارش کتاب را تشریح و تفسیر تأملات پیچیدهی پروست در رمان نقل کرده که به مباحث گوناگون زندگی میپردازد. نویسنده با ارجاعات فراوان به مطالبی به منابع مختلف فرانسوی، انگلیسی و فارسی مراجعه کرده که نام تمام منابع در پایان کتاب ذکر شده است. شایگان در مقدمه چهلصفحهای کتابش، رمان "در جستجوی زمان از دست رفته"را چون اقیانوس عظیمی یافته است که خواننده بدون قطبنما را در دل امواج خود گم میکند پس وی به فکر افتاده تا با روشن ساختن مقصود و جوهرهی رمان برای خوانندگان ایرانی رهگشا باشد. در تمام فصلها به نظریات نویسندگان و فیلسوفانی چون ژاک ریویر، والتر بنیامین، ژیل دلوز، رولان بارت اشارهشده است. کتاب "فانوس جادویی زمان" رمان معروف پروست را از منظر روانشناسی، اجتماعی، ادبی و فلسفی بررسی میکند. در این مجموعه شایگان با همت فراوان و سالها مطالعه و تحقیق راه حلی پیدا کرده است که با مطرح کردن مفصل مطالب فوق، خواندن پروست را با به خواننده ایرانی یاد میدهد. همچنین آنچه در این کتاب قابلتأمل است دقت نظر و نکتهسنجی نویسنده با زبانی گیرا و شیوا است؛ در پیشگفتار کتاب آمده است:
"البته برای اطمینان از صحت معنا یکیک نقلقولها را با نسخه اصلی رمان مقابله کردم و تنها در مواردی استثنایی که با معادلگذاریهای جناب سحابی هم سلیقه نبودم، شخصاً مطلب مزبور را از نو ترجمه کرده و البته در پانویس ضمن اشاره به ترجمه مجدد آن قطعه به صفحه مربوط در کتاب فارسی نیز ارجاع دادم".
کتاب 480 صفحهای "فانوس جادویی زمان" در 6 فصل تنظیم شده:1- مارسل پروست پیش از آفرینش رمان در جستجوی زمان ازدسترفته 2-خواب- خاطره 3- روانشناسی در فضا، حلقه من – زمان – مکان 4- جستجو: حکایت یک سیر و سلوک 5- هنر و جوهر 6- زمان بازیافته.
در فصل اول مطالبی درباره شخصیت پروست و زندگی و جامعه آن زمان فرانسه میخوانیم و اینکه چگونه بیماری جسمانی او را به یک نویسنده موفق تبدیل کرد و واسطهای شد که به دنیای ناخودآگاهش دست یابد و موجب آفرینش رمانش شود. "در تمام میهمانیها، مانند آهنربا آدمها را جذب میکرد و بلافاصله گروهی گردش جمع میشدند، از بس خوشسخن بود، گفتارش را با مایههایی از طنزی شیرین و ظریف، نه مستهجن، میآراست. حافظهی عجیبی داشت، همهچیز را با جزئیات در ذهنش ضبط میکرد" (فصل اول، صفحه 55).
فصل "خواب و خاطره " به مباحث خواب بنیادین و خاطره غیرارادی میپردازد. دو مقوله و بحث مهم و محوری که دروازه ورود به مسیر طولانی رمان در جستجوی زمان ازدسترفته است. دو پدیده که راهی برای ورود به عالم ناآگاه میگشایند و در این عالم، زمان و مکان، مفهوم و اعتباری دیگر مییابند. در این بخش از کتاب مفاهیم فوق با ارجاعاتی به جلد اول رمان مطرح میشود. در قسمتی از این فصل آمده: خواب بنیادین مصداق مناسبی از مفهوم "جوهره "در اندیشه پروستی است. این حالت به کلاف ریسمان پیچیدهای میماند که همهچیز، تمام زمانها و مکانها در دلش مکنون باشد. با بیداری، ریسمان پیچید ه در کلاف، شروع به باز شدن میکند و کلافی که از فرط آکندگی، حاوی بیزمانی بود، اکنون با گشوده شدن ریسمان، آغاز زمان را رقم میزند" (فصل دوم، صفحه 91).
فصل "روانشناسی در فضا "به بررسی لایههای گوناگون شخصیتی آدمها و منهای متعدد آنها، سیلان زمان و تغییرات پیاپی شخصیت انسانهای رمان از نگاه منحصربهفرد پروست میپردازد. توصیف شخصیتها در رمان به روش خاصی انجام میگیرد که به دیدگاه فلسفی پروست برمیگردد که برگسونی است. آدمها متغیرند و منهای مختلف دارند و پروست از این تکثر غافل نبوده است. در این فصل از کتاب نویسنده به تمام زوایای دید پروست در بررسی شخصیتها پرداخته است. در قسمتی از این فصل میخوانیم: "بهعلاوه، بیشتر شخصیتها در آنِ واحد نقشهایی متفاوت و متعارض ایفا میکنند: ونتوی همسایهی مفلوک و آهنگساز معروف، سن لو معشوق پرحرارت راشل و عاشق مورل، شارلوس، سوان. همه وانمود و کتمان میکنند، دروغ میگویند، حتی به خودشان، همه زندگی پنهان دارند، از رذایل و فضایل مخفیانه گرفته تا هیجانات محرمانه" (فصل سوم، صفحه 143). در این فصل همچنین سه وجه اساسی زمان اسطورهای و نقش مؤثر آن در شیوهی خاص روانشناسی در زمان پروستی بررسی میشود.
فصل "جستجو: حکایت یک سیر و سلوک" با شرح طی طریق سالک جوینده هنر و منزل و مراحل ناگزیر سیر و سلوک وی با پیروی از طرح داستان مجلد به مجلد دنبال میشود. پرداختن به نکات کلیدی رمان و مطرح کردن جز بهجز تجربههای پروست راه را برای خواننده رمان هموار میکند. در این فصل همچنین درباره هدف رمان و اینکه جستجوی طولانی راوی داستان معطوف به رسالتی مشخص یعنی رسالت نویسندگی ست مباحثی مطرح میشود. شایگان معتقد است: "پروست در تحلیل زیبایی شناسانهاش از صفتی یاد میکند که برجستهترین آثار هنری سده نوزدهم در آن به زیبایی سهیماند و آن خصلت "ناتمام بودن" اثر است. بهعلاوه از "وحدت"بعد آمدهای سخن میگوید که برخی هنرمندان بزرگ، مانند بالزاک در ادبیات و واگنر در موسیقی با گردآوردن سنجیده آن به ایجاد مجموعهای سترگ نائل میآیند" (فصل چهارم، صفحه 300).
در فصل "هنر و جوهر "با دو بخش مواجه میشویم: 1-" نشانههای جستجو از دیدگاه ژیل دلوز". 2-"آیا پروست عارف است؟". در بخش اول، مجموعهی نشانهها که در رمان وجود دارد به چند گروه تقسیمبندی میشود و هرکدام جداگانه موردبررسی قرار میگیرد بهاینترتیب با مفاهیم، وجهها و معنای نشانههای متفاوت بهکاررفته در رمان بهصورت کاملاً علمی و روان و جذاب با توجه به مطالب ژیل دلوز آشنا میشویم. نشانههای پرشمار موجود در رمان و معنای آنها، هر دنیا و هر شخصیتی که نشانههای خاص خود را ساطع میکند در این بخش از کتاب دستهبندی و تعبیر میشود. "نخستین نشانههایی که در رمان بروز پیدا میکنند، نشانههای محفلیاند. دنیای محفلی اشراف، انبوهی از نشانههای متراکم را در فضایی تقلیل یافته و با سرعتی کمنظیر ساطع میکند. البته خود این نشانهها هم لزوماً متجانس نیستند و تمایزشان پیش از آنکه برآمده از اختلاف میان طبقات مختلف اجتماعی باشد، از تفاوتهای روانشناختی نشئت میگیرد" (فصل پنجم، صفحه 355). در بخش دوم این فصل نویسنده سؤالی مطرح میکند "آیا پروست عارف است؟ "و بهتفصیل موضوع مطرحشده را با توجه به مفاهیم نوافلاطونی، تفسیرهای ژیل دلوز و نظرات بنیامین بررسی میکند تا به پاسخی قطعی برسد. همچنین نویسنده به تأثیر تفکر و اندیشه بودلر بر پروست و عرفان پروستی میپردازد. "حتی اگر قائل به این فرض باشیم که رمان جستجو از وجوه عرفانی محصورکننده عاری نیست، نباید این نکته اساسی را از نظر دور بداریم که سیر و سلوک پروستی، از جنس سیر و سلوکی است که تنها در دنیای مدرن تحققپذیر است و یگانه طریق وصول حقیقت، هنر است" (فصل پنجم، صفحه 377).
فصل پایانی کتاب به نام آخرین جلد رمان نامگذاری شده "زمان بازیافته". در این قسمت آخرین جلد مجموعه "در جستجوی زمان از دست رفته" موردبررسی قرار میگیرد. نویسنده در این فصل بهشتاب گیری زمان در جلد آخر میپردازد که درست برخلاف رفتاری است که پروست در بخشهای دیگر رمان در پیش میگیرد. مرحلهی کشف و شهود در جلد آخر رمان آغاز میشود و راوی به عرصه دیگری گام مینهد و نویسنده با پرداختن به این مقوله مهم، دریچهای جدید برای شناخت پروست و فهم رمان دشوارش به روی مخاطب میگشاید. "پس نخستین گام ماندگار ساختن این دریافتها عبارت است از شناسایی آنها در "من عمیق" خود و چنانکه میدانیم شناسایی با تعبیر نشانهها نسبت دارد. درست است که دریافتهای حسی مادیاند چون از طریق حواس دریافت میشوند ولی میتوان روحشان را به چنگ آورد و تنها راه تثبیت دریافتهای حسی آن است که قالب اثر هنری به آنها ببخشیم" (فصل ششم، صفحه 401).