اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

نقد فیلم مثلث غم اثر روبن اوستلاند برنده نخل طلای کن ۲۰۲۲

فیلم مثلث غم روبن اوستلاند



روبن اوستلاند با تنها چند فیلم در کارنامه توانسته دو نخل طلای کن را در کارنامه داشته باشد و خود را یکی از جدی ترین کارگردانان اروپا و جهان نشان دهد. درام‌های او به آرامی پیش می‌رود و به شکل هولناکی شخصیت‌ها را وارد بحران می‌کند. این بار هم نقد تندی به جریان سرمایه‌داری و سلبریتی‌های نوظهور دارد.


در بطن داستان فیلم «مثلث غم» یک زوج مشهور که سلبریتی دنیای مد در نظر گرفته می‌شوند (با بازی هریس دیکینسون و چارلبی دین) در یک سفر دریایی مجلل که برای افراد بسیار ثروتمند تدارک دیده شده شرکت می‌کنند. وقایعی که در ادامه رخ می‌دهد باعث می‌شود بازماندگان این سفر دریایی از جمله زوج مورد اشاره در یک جزیره گیر بیافتند.



در زیر خلاصه نقد منتقدان مختلف در مورد فیلم را می خوانیم:

پیتر دبرو - ورایتی
هر چه دقیق‌تر به موضوع زیبایی نگاه کنید، زشت‌تر به نظر می‌رسد. در این میان، ثروت عملاً از هر جهت نازیبا است. روبن اوستلوند، طنزپرداز سوئدی ساختارشکن از همین دریچه وارد ماجرا می‌شود و منافذ دنیای نخبه‌گرای سوپرمدل‌ها و ثروتمندترین افراد را در «مثلث غم» بررسی می‌کند؛ فیلمی که نام خود را از اصطلاحی در دنیای مد گرفته. چین عمیق بالای ابرو که بر اثر افزایش سن یا استرس ایجاد می‌شود. البته با وجود بوتاکس مشکلی وجود ندارد که قابل حل نباشد. تئوری او در این فیلم که میان بحث‌هایی در مورد سرمایه‌داری و کارل مارکس طرح می‌شود، این است که زیبایی، خود نوعی واحد پول است، اگرچه بسیار فرار و بی‌ثبات، چیزی شبیه رمزارز، که می‌تواند هر زمان سقوط کند. برای آزمایش این فرضیه، اوستلوند یک کشتی تفریحی پر از نخبگان بسیار مشهور را غرق می‌کند و مشاهده می‌کند که بازماندگان این حادثه چگونه در جزیره‌ای بیابانی گیر می‌افتند.

فیلم triangle of sadness روبن اوستلاند


جاناتان رامنی - اسکرین دیلی
استفاده از تمثیل برجسته «کشتی احمق‌ها»‌ (تمثیل مشهوری از افلاطون که در ادبیات، فلسفه و هنر غرب سال‌ها به کار گرفته شده) آنچنان ساده نیست. در حالی که نمی‌توان گفت اثر طنز روبن اوستلوند فیلمی کاملا از دست رفته است اما مخاطب با دیدن آن آرزو می‌کند کاش این فیلم‌ساز بسیار بااستعداد قادر بود اثر را با ظرافت و اطمینان بیشتری هدایت کند.
درون فیلم درخشش‌هایی از بینش نافذ و نیشدار فیلم «فورس ماژور» و فیلم برنده نخل طلای این کارگردان – «مربع» – به چشم می‌آید. اما این تفسیر نسبتا دشوار درباب افراط و تفریط سرمایه‌داری که در قالب یک قایق تفریحی مجلل به تصویر کشیده شده به طور اجتناب‌ناپذیری به سوی فاجعه‌ای مضحک حرکت می‌کند و فاقد آن نوع خونسردی و بی‌رحمی طعنه‌آمیزی است که آن دو فیلم دیگر را به آثاری ماندگار تبدیل کرده بود.

 


دیوید رونی، هالیوود ریپورتر
روبن اوستلوند، تند و تیزترین مفسر اجتماعی سوئد در سینما، پس از برنده شدن جایزه بخش نوعی نگاه جشنواره کن با بهترین فیلمش «فورس ماژور» و بردن نخل طلا در بخش مسابقه اصلی، با یک طنز نه‌چندان برنده و تیز درباره طبقه و جایگاه اجتماعی به کن بازگشته است. در حالی که اوستلوند در این اثر هم از دنیای آشنای خود در فیلم «مربع» یعنی همان دنیای هنری نخبگان و ذائقه‌سازان ثروتمند لیبرال چندان دور نشده است، اما به نظر می‌رسد کارگردان بیش از حد لزوم در این زمین بازی ماندگار شده و فیلم هرقدر که ادامه می‌یابد پراکنده‌تر می‌شود. این نقص در اولین پروژه انگلیسی‌زبان نویسنده و کارگردان سوئدی برجسته است، اثری که به سه بخش با سرفصل‌های خاص خود تقسیم شده و تنها اولین بخش آن تا حدودی تاثیرگذار است.

 


پیتر برد شاو - گاردین
فیلم جدید روبن اوستلوند اثری اغراق‌آمیز، غیراصیل و به طرز وحشتناکی فاقد لحظات طنز واقعی است. این فیلم یک طنز اروپایی خام‌دستانه است که ظرافت و بینش فیلم تحسین‌شده او «فورس ماژور» را ندارد و از قدرت فیلم برنده نخل طلای او «مربع» که درباره جهان هنر بود هم بی‌بهره است.

از سوی دیگر این فیلم با صدای بلند و کرکننده‌ای به خود تبریک می‌گوید که در برابر ظلم ابرثروتمندان جهانی، علیه فرهنگ پیش پاافتاده مد، در برابر پوچی تاثیرگذاران رسانه‌های اجتماعی ایستاده است؛ کاری که بی‌نهایت ساده است.

همه چیز فیلم در همان ده دقیقه اول اتفاق می‌افتد. یک مدل مرد به نام کارل (با بازی هریس دیکینسون) پس از یک تست فاجعه‌بار احساس می‌کند کارنامه کاری‌اش در آستانه نابودی قرار گرفته است. یکی از مدیران هنری در مورد خط اخم او که شبیه یک مثلث شده («مثلث غم») اظهارنظر شریرانه‌ای می‌کند. او در ادامه با یایا (با بازی چارلبی دین) که شریک عاطفی و یک مدل/سلبریتی اینستاگرامی است دعوایی خشمگینانه دارد. یایا احتمالا برای تسکین کارل او را به یک سفر تفریحی مجلل رایگان می‌برد که به لطف میلیون‌ها دنبال‌کننده اینستاگرامی نصیبش شده است.

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما