اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

نگاهی به طبقه سوم

سهیل فرجامی

 

فیلم طبقه سوم در ادامه فیلم‎های بیژن میرباقری در لوکیشن محدود ساخته شده است. پیش‎درآمد قصه اگر چه بسیار تکراری است ولی سبک و ریتم مناسب ابتدای فیلم سبب همراهی مخاطب می‎شود. ریتمی که متأسفانه تا پایان ادامه ندارد و به دلیل ضعف فیلمنامه که در ادامه بدان اشاره خواهد شد، از دست رفته است.

 طبقه سوم

عده‎ای جوان در یک پارتی شبانه مشغول میگساری و مصرف مواد مخدر هستند، که با حضور پلیس هر کدام از سویی راه جسته و فرار می‎کنند. برخی در هنگام فرار آسیب می‎بینند که تا این جا در چند فیلم مشابه چنین صحنه‎هایی دیده شده است. یکی از دخترها (پگاه آهنگرانی) از تراس طبقه چهارم خود را به طبقه سوم می‎رساند و زن صاحب‎خانه (مهناز افشار) به او کمک می‎کند.

 

از این صحنه به بعد متوجه می‎شویم پیش‎درآمد تنها جنبه زمینه‎چینی برای حضور دختر در طبقه سوم داشته است و قصه اصلی درام این دختر و زن می‎باشد. درامی که در نیمه اول راه خود همه چیز دارد. شخصیت‎پردازی، ایجاد بحران، ریشه‎یابی مشکلات همه و همه در نیمه راه هست و حل بحران هم در همان نیمه انجام می‎شود تا اساسا با خود بگوییم پس نیمه دوم داستان برای چیست؟ چرا باید مخاطب منتظر نیمه دیگر فیلم باشد؟ آن‎ هم مخاطبی که این روزها از سینمای ایران اثر بد کم ندیده است. نیمه دوم فیلم جذابیتی ندارد.

 

در نیمه دوم فیلم دست نویسنده برای مخاطب رو شده است. حتی دیگر تکنیک دوربین روی دست هم نمی‎تواند جذابیت داشته باشد چه برسد به اینکه از نماهای دقیق نیمه آغازین هم خبری نیست. فیلم‎هایی که از لوکیشن محدود استفاده می‎کنند باید همچون یک نمایش قابل قبول قواعد پخاصی را رعایت کنند. کاری که خود میرباقری در روز بر میآید به خوبی انجام داده و در فیلم چهارم خود نتوانسته است بر این امر فائق آید.

 

 طبقه سوم

زن صاحب‎خانه که در قاچاق دختران دستی داشته، تصمیم می‎گیرد بار دیگر این کار را انجام دهد. در نیمه دوم سر و کله دو مرد هم در حاشیه داستان پیدایشان می‎شود. یکی همکار زنِ صاحب‎خانه است که معلوم نیست چرا هیچ‎گاه به داخل خانه نمی‎آید. دیگری یکی از دوستان دختر است که با هزار زحمت برای کمک به او به محل می‎آید که دختر همراهش نمی‎رود. مرد اول معلوم نیست چرا به طبقه سوم نمی‎رود تا زن را نجات دهد و از سمتی دیگر پسر به صورت مضحکی از میان مأموران پلیس که از ورود افراد به ساختمان ممانعت می‎کنند به داخل می‎رود و خارج می‎شود. دختر راهی خیابان‎ها می‎شود و زن صاحب‎خانه در سرویس بهداشتی خانه‎اش زندانی شده باقی می‎ماند.

 

در روابط هر دو زن با مردان یک وجه مشترک خوب وجود دارد. زن صاحب‎خانه که چند صباحی است در تنهایی به سر می‎برد تصمیم می‎گیرد بار دیگر با مرد رابط که در گذشته رابطه خوبی با یکدیگر داشتند داشته باشد. اما مرد آن‎قدر معطل می‎کند تا پلیس کل ساختمان را زیر نظر بگیرد. از سویی دیگر دختر هم سعی می‎کند با پسری که او را دوست دارد رابطه برقرار کند و از او کمک بخواهد اما این خود دختر هست که پسر را پس می‎زند. طبقه سوم می‎توانست فیلم خوبی باشد اما مانند سیل دیگر فیلم‎ها چوب نداشتن فیلمنامه مناسب و حتی یک دست نبودن ساختار را خورده است. سینمای ایران در اغلب بخش‎های خود نیاز به پژوهش و آسیب شناسی دارد که چگونه یک فیلم که خوب پیش می‎رود به یکباره ریتمش افتاده و قصه دارای اندک قابلیت می‎شود.

 

 

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما