اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

به مناسبت سالمرگ نیما

 

 

سياوش كسرايي: «هرجا که دو تن نیتی را بر زبان می‌آورند، مرغ آمین در تأیید آنان بال می‌گشاید، بالی به وسعت شماره آدمیان و امیدشان.»

 

 نیما یوشیج 

 

هنگامی‌که چشم از جهان بربست، هنر ایرانی آفریننده‌ای را از دست داده بود که به‌درستی مفهوم واقعی زندگی را در زیبایی تلاش به‌سوی هدف یافته بود و با خلاقیت شگرفش در ارائه دستاوردهای تازه‌تری در عرصه هنر توانسته بود هستی را که رو به‌سوی هدفی عالی‌تر دارد، پیش چشم همه عاشقان راه بهروزی و سعادت رنگی دیگر دهد.

 

علی اسفندیاری، معروف به نیما یوشیج در سال 1274هـ.ش در یوش مازندران به دنیا آمد. دوران طفولیت خود را میان زحمتکشان ده گذراند. بعدها به تهران می‌آید و دوره تحصیلات عالیه خود را شروع می‌کند. آشنایی به زبان فرانسه، او را با ادبیات نوین جهان آشنا می‌سازد. آشنایی با درک ضرورت‌های مبرم زمان، او را به ایجاد تحول اساسی و نوآوری در سبک‌های متداول شعر فارسی سوق داده و راه تازه‌ای را پیش چشم او می‌گذارد.

 

"افسانه" او به سال 1301 در روزنامه پیشرو آن زمان "قرن بیستم" به چاپ رسيد. "افسانه" غزل عاشقانه پرشوری از نوع جدید است. چاپ این شعر در جامعه ادبی آن زمان با ابتکارهای تازه‌ای که داشت، بر شعر فارسی گستره وسیعی می‌گشاید:

 

عاشقا خیز، کامد بهاران 

چشمه کوچک از کوه جوشید 

گل به صحرا درآمد چو آتش

رود تیره چو طوفان خروشید

 

پس از این است که نیما در راه نوینی که خود رهگشای آن است گام‌های محکم‌تري برمی‌دارد و با استفاده درست از سنت‌های ارزشمند شعر قدیم فارسی، شیوه‌ای نو در شعر امروز ایران بنیان می‌نهد. شاخصه نیما افزون ‌بر تحولی که در اسلوب شعر به‌ وجود می‌آورد، در مضامین اجتماعی شعرهای اوست. او هنرمندی است که از اندیشه‌های مترقی زمان خویش، تأثیر می‌پذیرد.

 

آوای او چو ناقوس،

در هر کجا که مرده به داغیست

یا دلفسرده مانده چراغیست

تأثیر می‌کند،

او روز و روزگار بهی را

تفسیر می‌کند.

 

ويژگي بارز شعر نیما امید به آینده است، هر چند شب و تیرگی‌های آن، سهم چشمگیری در شعرهای او دارد و این چیزی جز تصویر واقعی شرایط زمان نیست، ولی سمت‌وسوی اساسی شعرهای او در جهت صبح و روشنایی‌های دم‌افزون آن است. به همین جهت چشم‌های روشن نیما به تاریکی شب عادت نمی‌کند: "تن او با تن مردم همه را با تن هم ساخته‌اند."

 

نیما می‌داند که شعر، زمانی می‌تواند مؤثر واقع شود که با زندگی مردم پیوند یگانه‌ای داشته باشد، که دردهای مردم را بازگو کند و چاره آنان را بشناسد. به اين منظور و برای این‌که بتواند این تأثیر و تأثرات را به شکل زنده‌تری در خلاقیت‌های هنری خود راه دهد، همفکری و همدلی خود را گسترش می‌دهد و در هر فرصت مناسب پای درددل‌های مردم می‌نشیند. او در نامه‌ای به همسرش عالیه می‌نویسد:

 

"عالیه! به خانه بدبخت‌ها نظر بینداز".

 

و خود نیز تا آخرین لحظه حیاتش به‌گفته خود وفادار می‌ماند و اگر جز این بود، تصویر زندگی رنج‌بار "شب پا"، مردِ زن مُرده‌ای که بچه‌هایش را در تنهایی خانه‌اش به‌جا می‌گذارد و خود پاسدار برنج‌زاران روستا می‌شود، نمی‌تواند در تار و پود احساسات برانگیخته، چنگ نیندازد و تأثیری عمیق برجای نگذارد.

 

شعر "مانلی" نیز، همچون نمونه‌ای از ده‌ها و صدها نمونه دیگر، از چنین تأثیری برخوردار است. آشنایی و الفت نیما با زندگی صیادان شمال و شناخت گسترده‌ای که از انگیزه‌های عاطفی آنها دارد، زندگی دردمند "مانلی" این مرد ماهیگیر مسکین شمالی را، با خلاقیتی کم‌نظیر تصویر می‌کند و در واقع رنج زندگی و دوست‌داشتن را در کنار هم می‌نهد و بار دیگر آمیختگی خود را با زندگی زحمتکشان نشان می‌دهد.

 

ارزش و اعتبار نیما هنگامی بیشتر می‌شود که او را یک شاعر جهانی بدانیم و گستره دردمندی‌های او را در پیوند با دردمندی‌های مردم جهان بشناسیم و دنیا را خانه او بدانیم. "مرغ آمین" از شعرهای نیماست که مضمونی جهانی دارد. چیزی که این مرغ را به سوی ما می‌کشاند، همدلی و همصدایی او در رستگاری جهانی است و به تعبیر سیاوش کسرایی «از برجسته ترین شاعران نیمایی معاصر ایران»: هرجا که دو تن نیتی را بر زبان می‌آورند، مرغ آمین در تأیید آنان بال می‌گشاید، بالی به وسعت شماره آدمیان و امیدشان.

 

رستگاری روی خواهد کرد

و شب تیره بدل، با صبح

روشن گشت خواهد

مرغ می‌گوید،

 

خلق می‌گویند:

"اما آن جهانخواه

(آدمی را دشمن دیرین)

جهان را خورد یکسر

 

مرغ می‌گوید:

- در دل او آرزوی او

محالش باد

- خلق می‌گویند

"اما کینه‌های جنگ ایشان

در پی مقصود

همچنان هر لحظه می‌کوبد

به طبلش"

مرغ می‌گوید:

زوالش باد.

 

 

نیما در 13 دی ماه 1338 چشم از جهان فروبست. شعر دریایی، سروده سیاوش کسرایی گرامیداشتي از اين شاعر مردمي است:

 

آی نیما نفس دریایی!

چه خوش آوردی از سینه خروش

و چه بس نادره‌ها گفتی نغز

که از آن جمله، یکی

سخن از یک شب و آوایی با هیبت دریا کردی

که به شب خواب تو را می‌روبید

شب، همه شب به جدار دل تو می‌کوبید!

 

 

 

یاد کردی چه خوش از شبخوانان، تنگدلان

که چنان طُرفه سرود آوردند

در دل قایقِ تنگ

و سپس چهره نهفتند به تاریکی شب

 

 

یاد از نیما، یاد

و از آن گمشده آوای بلند

که خبر از تپش و جنبشِ دریا می‌داد

 

 

اینک از آن شب و دریا ماییم

در تکِ قایق دلتنگ روان

- گمشده، در طلب گمشدگان -

گوش بر زنگ صدایی که ز جان برخیزد

بر سر موج به هر سو نگران

 

 

منابع:

 

1ـ کسرایی، سیاوش (1387) از آوا تا هوای آفتاب، تهران: نشر کتاب نادر ـ مؤسسه انتشارات نگاه، چاپ سوم.

2ـ یوشیج، شراگیم (1387) مجموعه شعرهای نیما یوشیج، تهران: نشر اشاره، چاپ چهارم.

 

درباره نویسنده :
دکتر سیدمحمد صدرالغروی

دانش آموخته دکتری علوم سیاسی گرایش اندیشه های سیاسی

دارای بیش از 150 مقاله در نشریه های چاپی و اینترنتی

پژوهشگر مستقل.


نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما