- توضیحات
- دسته: یادداشت سینمای ایران
- منتشر شده در پنج شنبه, 21 شهریور 1392 03:17
- نوشته شده توسط دامون قنبرزاده
خلاصة داستان: شیوا در حالی از امیرعلی (پسر کوچکش) نگهداری میکند که بهروز، همسرِ او به دلیل قتل غیرعمد، پنج سال است در زندان به سر میبرد و منتظر حکم اعدام است. شیوا در طی این سالها، تلاش کرده که از خانوادة مقتول رضایت بگیرد، اما موفق نشده است. یک بار او تصمیم میگیرد امیرعلی را برای اولین بار به ملاقات مردی ببرد که نمیداند پدرش است. امیرعلی با بهروز، غریبی میکند و بهروز تلاش دارد خو