روابطی در دام وسوسه / نگاهی به فیلم Last night
- توضیحات
- نوشته شده توسط مهدی میرقادی
- دسته: یادداشت سینمای اروپا
- منتشر شده در 1390-01-12 01:34
شب گذشته Last night ساخته مسیح تاجدین کارگردان ایرانی است که در آمریکا بزرگ شده و در دانشگاه هاروارد در رشته ادبیات انگلیسی تحصیل کرده است.
در کارنامه او نویسندگی سه فیلم از جمله فیلم موفق ژاکت Jacket دیده میشود. در این فیلم دو شخصیت اصلی آن جوانا (کیرا نایتلی) و مایکل رید (سام ورثینگتون) در سالمترین شرایط زندگی شکی در بینشان به وجود میآید که هر کدام را در این زندگی زنوشوهری در وضعیتی دچار شوند که هیچکدام به ذهنشان هم خطور نمیکرد.
جوانا نویسندهای تازهکار است که اولین کتابش با فروش خوبی مواجه شده است. در ابتدای فیلم همراه همسرش مایکل به میهمانی پای میگذارد که قرار است نبض درام در آن بزند. حضور در یک مهمانی ساده تأثیر خاصی در زندگی آنها میگذارد. جوانا از دور به خوش و بِش معمولی مایکل و لورا (اِوا مندز) خیره میشود و برایش دنیایی از ماجراها ساخته میشود. پس از بازگشت به منزل جوانا به همسرش پرخاش و او را خائن خطاب میکند. او شک کرده که در سفرهای کاری که همسرش مدام همراه این زن میرود رابطهای نامشروع وجود دارد. آن شب همهچیز با عذرخواهی مایکل از اوقات تنهایی جوانا و قسم خوردن به وفاداری همه چیز تمام میشود.
روز بعد که مایکل به سفر میرود، جوانا در هنگام خرید الکس مان (گویلام کانت) دوستپسر سابق خود را میبیند و برای شام با او قراری میگذارد. جوانا و مایکل هر کدام در یک شب و یک زمان در دو شهر مختلف اوقات را با شخص دیگری میگذرانند که تاجدین هر دو رابطه را به صورت موازی به تصویر کشیده است. همه اتفاقات و نوع روابط بسیار ساده و به دور از پیچدگی است اما به بهترین شکل شخصیتها و نوع واکنشان به جزئیترین وقایع عاطفی معرفی میشوند.
اشخاصی که مقابل دو کاراکتر اصلی قرار میگیرند بر بنیان خانواده آنها چکش میزنند تا بالاخره وفاداری آنها خدشه دار شود. هر دو به دنبال لذتی آنی هستند. در فرانسه دختری انتظار الکس را میکشد تا برای مراسم ازدواج به سراغش رود و لورا هم به دنبال لذت بردن از اوقاتی است که در سفر با مایکل میگذراند. در مقابل اغواگریهای هر دو طرف، جوانا زودتر سست میشود، اما در لحظه آخر به یاد همسرش میافتد که شب گذشته سوگند وفاداری خورده است و میگوید: «اگه این کار را بکنم دیگه هیچ وقت نمیتوانم به چشای مایکل نگاه کنم.» در مقابل مایکل، لورا از تمام قوای زنانهاش استفاده میکند تا او را اغوا کند. بارها در طول یک شب مایکل او را پس میزند اما بالاخره لغزش حاصل میشود. پس از برقراری رابطه هم لورا میگوید: «قرار نیست بار دومی وجود داشته باشه.» همه چیز حکایت از وسوسههایی دارد که فراسوی اشخاص مختلف در زندگی وجود دارد. مایکل سوگند وفاداری در شب گذشته خورده و اینکه هیچوقت به جوانا خیانت نکرده است. میتوان نتیجه گرفت که عنوان فیلم هم از مقدمه و بحران میآید که آن حرفها تنها یک شب نیاز به اثبات داشت.
شخصیتها در صبح بعد به زندگی خود برمیگردند اما زندگی برای مایکل و جوانا دیگر معنای شب گذشته را نخواهد داشت. مایکل نامهای را پس از خیانت به همسرش پیدا کرده که حکایت از عشق همسرش به او دارد. او با ندامت به نزد همسرش باز میگردد اما وقتی لباس راحتی همسرش را با کفشهای میهمانی او سِت میبیند برایش سؤالاتی مختلفی به وجود میآید. هر دو در دام وسوسه افتادند مقاومت یکی کمتر و دیگری بیشتر اما مسبب هر چه اتفاق افتاده لغزش خود بود که به اولین دعوت پاسخ آری دادند.
دیدگاهها
تازه امشب دیدمش
اولش منو یاد فیلم انعکاس انداخت اما بعدش خیلی متفاوت بود
لحظه ی خیانت مایکل به عشق جو بدجوری گریه م گرفت خدا این لحظه رو واسه هیچ زن عاشقی نخواد
آخر بازش هم گزینه مناسبی بود بنظرم
هر کس به اقتضای برنامه های ذهنی مختص خودش یک برداشت و جمع بندی متفاوتی خواهد داشت
اعصابم خورد شد
آره همونجاها تموم می شه
به علی: نویسنده ادعای نقد در مطلب نکرده و گفته نگاهی به فیلم شب گذشته. با این حال که نگاهی به فیلم داشته بازم من خیلی خوشم اومد